• English
  • فارسی
  • Theory
  • Notes
بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن
  • 0سبد خرید فروشگاه
  • WhatsApp
  • صفحه اصلی
  • آرا و اندیشه ها
    • مختوم‌قلی فراغی
      • دیدگاه قرآن و احادیث نبوی
      • دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی
    • مولانا جلال الدین محمد بلخی
    • سعدی
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حافظ
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حضرت ابن عربی
    • سنایی
    • عطار
    • نظامی گنجوی
  • پروژه انسان ، جهان ، ریاضیات
  • ریاضی دانان جهان اسلام
  • آرا و نظریه های اقتصاد دانان جهان
    • اقتصاد دانان اسلامی
    • اقتصاد دانان جهان غرب
  • آرا و نظریه های فلسفی
    • فلاسفه اسلامی
    • فلاسفه غرب
  • آکادمی فیزیک جهان اسلام
  • تماس با ما
  • English
  • فارسی
  • جستجو
  • منو منو
edmin

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه ورضوا عنه)، نظریه سعادت

1400/10/19/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی, مختوم‌قلی فراغی

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه ورضوا عنه)، نظریه سعادت

فرهنگ نظریه های عرفای جهان اسلام

جلد دوم

انتشارات مختوم قلی فراغی

مولف؛محمد عبدالصمد(صمد) بدراق نژاد؛

یامان ده ن ، یاغشی سد بولمز
اصلی یاغشی لر، بد بولمز
دنیالیکده دولت بولمز
اغول، چین دولته منگزار

ترجمه؛

از آدم بد، رسم نیکی برنیاید
از آدم خوب، عمل بد
در دنیا پرستی سعادت نیست
عین سعادت است ،عمل خوب.

توضیحات ترجمه؛ سد/ست، به معنای رسم و آیین می باشد؛
اوغل، در لغت به معنی فرزند ذکور، دراین شعر کنایه از عمل نیک می باشد

توضیح اول؛
سعادت ثمره کارهای آدمی است.

توضیح دوم؛
عرفای کبار معتقدند، سعادت و خوشبختی عارف، نیل به مقامات معنوی در روز قیامت و بهرمند شدن از فیوضات ربانی و توفیق الهی است.

توضیح سوم؛
حضرت ابن عربی(رضی الله عنه ورضوا عنه) سعادت هر فردی را به علم و معرفت او نسبت می دهد‌

توضیح چهارم؛
سعادت هر موجودی در تامل ورزیدن، در کمال است.

توضیح پنجم؛
خداوند تماما حسن و زیبایی است هرکس خدمتش کند سعادت برد، و هرکس که از درگاهش روی برتابد در دنیا و آخرت خسران می بیند، به این معنا که سعادت اصلی، همان ترک شهوات است و خدمت خداوند‌.

توضیح ششم؛
حضرت ابن سینا (رضی الله عنه ورضوا عنه) می گوید؛ سعادت انسان جز از راه، دانایی فراهم نمی شود.

توضیح هفتم؛
خداوند جز خیر نمی خواهد و وجود را به نسیم وجود خویش بر هستی دمیده و خواسته است که خیر بر صورت جمیع موجودات عمومیت یابد.

توضیح هشتم؛
نظر به اینکه موجودات در دریای خیر شناورند، هریک به آن حد که به خالق نزدیکند و با او موافق اند به خیر و سعادت نایل خواهند شد.

منابع وماخذ؛
۱-پرنیان هفت رنگ؛ پروفسور گنبد دوردی اعظمی راد، ناشر، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، استان گلستان
۲-از افلاطون تا ابن سینا، جمیل صلیبا، مترجم، فرید الدین راد مهر، نشر مرکز
۳-فرهنگ اصطلاحات عرفانی ابن عربی، پروفسور گل بابا سعیدی، انتشارات شفیعی

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2022-01-09 20:10:022022-01-09 20:10:02آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه ورضوا عنه)، نظریه سعادت
edmin

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه و رضوا عنه) نظریه تجلی

1400/10/10/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی, مختوم‌قلی فراغی

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه و رضوا عنه) نظریه تجلی

فرهنگ نظریه های عرفای جهان اسلام، جلد دوم، انتشارات مختومقلی فراغی،

اساسی ترین بحث دراین نظریه، نور دلیل روشنی، و آشکار کننده جهان است.

قیلدی آنگا حق رحمت
نور تجلی قدرت

ترجمه؛
خداوند از لطف و رحمت، ظهور وجودات را روشن و آشکار کرد.

توضیح اول؛
خلقت جهان عبارت ازتجلی حق است که همه چیز را آفرید.

توضیح دوم؛
تا شاهد در مشهود فانی نشود، و بدو باقی نگردد، مشاهده او، نتوان کرد.

توضیح سوم؛
حضرت خواجه عبدالله انصاری (رضی الله عنه ورضواعنه) تجلی برقی است که چون تابان گردد، عاشق از تابش وی ناتوان گردد، تجلی ناگاه آید، ولی بردل آگاه آید،هر که را خبر پیش، تجلی را در، وی اثر بیش.

توضیح چهارم؛
هر جمالی مستلزم جلالی است، و در پس پرده هرجلالی، جمالی است، زیرا که جلال احتجاج حق است به حجاب عزت وکبریایی، تاهیچکس اورا به حقیقت و هویت چنانکه هست نشناسد،و جمال تجلی حق است به وجه وحقیقت خود از برای ذات خود

توضیح پنجم؛
خداوند، از زیبایی خود به هر موجودی دمیده، و از دیده هر موجودی از چشم عاشقی به تماشای آنها آمده است.

توضیح ششم؛
عرفای کبار چنین گفته اند؛
خداوند را با چشم خداوند دیدم.

توضیح هفتم؛
عرفای کبار، حتی شهود خود را هم شهود حق داند.

توضیح هشتم؛
همه موجودات از خزائن الهی در کل هستی گویا شده است.

توضیح نهم؛
جهان حق مشهود است، حقی است که درحضور ممکنات متجلی شده، ممکنات از این حیث که صور تجلی حق اند، در ذات خود وجودی ندارند، اما از حق برکنار نیستند.

توضیح دهم؛
عالم، صور تجلی الهی است.

توضیح یازدهم؛
خداوند باچیزی تجلی کند، آن را خاشع سازد، قال الله تعالی؛
هرچیزی که در زمین و آسمان است، خداوند را به پاکی ، ستایش می کنند

توضیح دوازدهم؛
عالم به نهایت نمی رسد و کامل نمی شود، جز درتجلی الهی، پس درهرچیزی آخرین علم، وجود دارد.

منابع وماخذ؛
۱-المعجم الصوفی، پروفسور سعاد الحکیم، استاد تصوف دانشگاه لبنان
۲-فرهنگ اصطلاحات عرفانی، پروفسور سید جعفر سجادی(رحمه الله علیه) استاد فلسفه و تصوف دانشگاه تهران

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-12-31 20:08:082021-12-31 20:08:08آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی (رضی الله عنه و رضوا عنه) نظریه تجلی
edmin

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۵)

1400/09/28/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۵)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
 (از صفحۀ ۱۲۳ تا صفحۀ ۱۲۵ نسخۀ قاضی)
(صفحۀ ۱۲۳ نسخۀ قاضی فراغی)
۱ـ احسن القصص (داستان حضرت یوسف ع) :
نَحۡنُ نَقُصُّ عَلَيۡكَ أَحۡسَنَ ٱلۡقَصَصِ بِمَآ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ هَٰذَا ٱلۡقُرۡءَانَ وَإِن كُنتَ مِن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلۡغَٰفِلِينَ ٣  (یوسف۳)
[ای پیامبر،] ما بهترین داستان‌ها را با وحی کردنِ این قرآن بر تو حکایت می‌کنیم ؛ و مسلّماً پیشتر تو [از این داستان‌ها] بی‌خبر بودی.
دفترلر ایچینده بیر کتاب گؤردیم
     ” قصص الانبیاء ”  آدلی  یارانلار !
حضرتِ یوسف نی بیان ایلأرلی
       قصّه سی شکردن داتلی یارانلار
*
(صفحۀ ۱۲۴ نسخۀ قاضی فراغی)
۲ـ نابینایی حضرت یعقوب (ع) از شدّت اندوه و گریه :
وَتَوَلَّىٰ عَنۡهُمۡ وَقَالَ يَٰٓأَسَفَىٰ عَلَىٰ يُوسُفَ وَٱبۡيَضَّتۡ عَيۡنَاهُ مِنَ ٱلۡحُزۡنِ فَهُوَ كَظِيمٞ ٨٤  (یوسف)
و از آنان روی برگرداند و گفت : « دریغ از یوسف !» و چشمانش از شدت اندوه [و گریستن برای فرزندش] سفید شد و همچنان اندوه خود را فرو مى‌خورد.
الله دان تانگری نینگ اول معجزاتین
       یعقوب نی  نابینا  اتدی ،  یارالار
*
۳ـ خواب حضرت یوسف (ع) در کودکی :
إِذۡ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَٰٓأَبَتِ إِنِّي رَأَيۡتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوۡكَبٗا وَٱلشَّمۡسَ وَٱلۡقَمَرَ رَأَيۡتُهُمۡ لِي سَٰجِدِينَ ٤
[یاد کن از] هنگامی که یوسف به پدرش [یعقوب] گفت: «پدر جان ، من [در خواب] یازده ستاره و خورشید و ماه دیدم . آنها را دیدم که برایم سجده می‌کردند».
یدی یاشدا گوردی یوسف بو دویشی
     یارانلار ، تَعجِب  الله  نینگ  ایشی
*
۴ـ سجدۀ خورشید و ماه و ۱۱ ستاره در برابر حضرت یوسف (ع) :
وَرَفَعَ أَبَوَيۡهِ عَلَى ٱلۡعَرۡشِ وَخَرُّواْ لَهُۥ سُجَّدٗاۖ وَقَالَ يَٰٓأَبَتِ هَٰذَا تَأۡوِيلُ رُءۡيَٰيَ مِن قَبۡلُ قَدۡ جَعَلَهَا رَبِّي حَقّٗاۖ … ١٠٠
و پدر و مادرش را بر تخت نشاند و [همگی] در برابرش به سجده افتادند و [یوسف] گفت: «پدر جان ، این تعبیر [همان] خوابم است که پیشتر دیده بودم . پروردگارم آن را راست گردانْد [و تحقق بخشید].
بیر آی‌ بیله‌ بیر گون‌ اول او‌ن‌ بیر ییلدیز
یوسف‌غا‌ کؤپ‌ تعظیم‌ اتدی‌، یارانلار!
*
۵ـ انداختن حضرت یوسف (ع) در قعر چاه توسط برادران :
فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِۦ وَأَجۡمَعُوٓاْ أَن يَجۡعَلُوهُ فِي غَيَٰبَتِ ٱلۡجُبِّۚ وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمۡرِهِمۡ هَٰذَا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١٥
هنگامی که او را [همراه خود‌] بردند و همدست شدند که او را در قعر چاه بیندازند ، به او وحی کردیم که : «[سرانجام‌] قطعاً آنان را در حالی که هیچ [درباره‌ات] نمی‌دانند ، از [چند و چون] این کارشان آگاه خواهی ساخت»‌.
شمعون ، روبیل آدلی اون دور قارداشی
      یوسفنی  بیر  چاها  آتدی ، یارانلار
*
یوسفنی سالدیلار تهِ زمینه
     آنینگ داغی ، کؤنگلی بُولدی کمینه
*
۶ـ برادرانش به پدرش گفتند : یوسف را گرگ خورده است :
قَالُواْ يَٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبۡنَا نَسۡتَبِقُ وَتَرَكۡنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَٰعِنَا فَأَكَلَهُ ٱلذِّئۡبُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤۡمِنٖ لَّنَا وَلَوۡ كُنَّا صَٰدِقِينَ ١٧
گفتند: «پدرجان، ما [دورتر] رفتیم که مسابقه دهیم و یوسف را نزد اثاث خود گذاشتیم و گرگ او را خورد ؛ و هر چند که راستگو باشیم ، تو [هرگز سخن] ما را باور نخواهی کرد».
“یوسف جانی بؤری اییدی” دییدیلر
      بیر – بؤرینی توُتوُب باغلاپ گلدی لر
*
۷ـ وحی خداوند به حضرت یوسف (ع) در سخت ترین شرایط و عمق چاه :
… وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمۡرِهِمۡ هَٰذَا وَهُمۡ لَا يَشۡعُرُونَ ١٥
به او وحی کردیم که : «[سرانجام‌] قطعاً آنان را در حالی که هیچ [درباره‌ات] نمی‌دانند ، از [چند و چون] این کارشان آگاه خواهی ساخت»‌.
یوسفنی‌ سالدی‌لار ته‌‌ زمینه
‌آنینگ داغ‌لی‌ کؤنگلی‌ بو‌لدی‌ کمینه‌
حق‌ امر اتدی‌ او‌ل جبراییل امینه
‌بیر دمده‌ یوسفنی‌ نأتدی‌، یارانلار!
*
۸ـ جریان آمدن کاروان وآب کشیدن آبرسان از چاه و نجات حضرت یوسف (ع) :
وَجَآءَتۡ سَيَّارَةٞ فَأَرۡسَلُواْ وَارِدَهُمۡ فَأَدۡلَىٰ دَلۡوَهُۥۖ قَالَ يَٰبُشۡرَىٰ هَٰذَا غُلَٰمٞۚ وَأَسَرُّوهُ بِضَٰعَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَعۡمَلُونَ ١٩
و کاروانی آمد و آنان آب‌آورِ خود را فرستادند ؛ او دَلوش را [در چاه‌] انداخت [و چون یوسف را بالا کشید] گفت: «مژده دهید! این یک نوجوان است» ؛ و [پس از نجاتش] او را همچون یک کالا[ی ارزشمند از دیگران] پنهان داشتند ؛ و[لی] الله به آنچه می‌کردند آگاه بود.
بیر کروِن گلیأردی مصردن شاما
     نأگهان گلدی لر اوُشبو مقاما
بشیر ، بشر آتلی ایکی غُلاما
    کِتدن قاوالارین تارتدی ، یارانلار!
قاوالارین چیقاردیلار داشینا
      یوسف چیقدی آی دک بولوُپ نشانه
*
۹ ـ فروش حضرت یوسف (ع) به بهایی اندک :
وَشَرَوۡهُ بِثَمَنِۢ بَخۡسٖ دَرَٰهِمَ مَعۡدُودَةٖ وَكَانُواْ فِيهِ مِنَ ٱلزَّٰهِدِينَ ٢٠
و [سرانجام] او را به بهایی اندک ـ چند درهم ـ فروختند و در[بارۀ نگه داشتنِ] او بی‌میل بودند .
یوسف : “صدّیق قوُل من” دییدی مردانا
  اون سکیز یارماقغا ساتدی، یارانلار!
*
(صفحۀ ۱۲۵ نسخۀ قاضی فراغی)
۱۰ـ احترام و گرامیداشت عزیز مصر مقام و مرتبه حضرت یوسف را :
وَقَالَ ٱلَّذِي ٱشۡتَرَىٰهُ مِن مِّصۡرَ لِٱمۡرَأَتِهِۦٓ أَكۡرِمِي مَثۡوَىٰهُ عَسَىٰٓ أَن يَنفَعَنَآ أَوۡ نَتَّخِذَهُۥ وَلَدٗاۚ … ٢١
و آن شخص از [مردم] مصر [= عزیز] که او را خریده بود ، به همسرش گفت: «مقامش را گرامی بدار. امید است که برایمان سودمند باشد یا او را به فرزندی بگیریم».
عاشق بولدی أر یوسف نینگ گورکونه
      سالدیلار  یدی  قات  یرینگ  برکینه
*
۱۱ـ سربلندی حضرت یوسف (ع) در مقابل زنان مصر :
وَقَالَ نِسۡوَةٞ فِي ٱلۡمَدِينَةِ ٱمۡرَأَتُ ٱلۡعَزِيزِ تُرَٰوِدُ فَتَىٰهَا عَن نَّفۡسِهِۦۖ قَدۡ شَغَفَهَا حُبًّاۖ إِنَّا لَنَرَىٰهَا فِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ ٣٠ فَلَمَّا سَمِعَتۡ بِمَكۡرِهِنَّ أَرۡسَلَتۡ إِلَيۡهِنَّ وَأَعۡتَدَتۡ لَهُنَّ مُتَّكَٔٗا وَءَاتَتۡ كُلَّ وَٰحِدَةٖ مِّنۡهُنَّ سِكِّينٗا وَقَالَتِ ٱخۡرُجۡ عَلَيۡهِنَّۖ فَلَمَّا رَأَيۡنَهُۥٓ أَكۡبَرۡنَهُۥ وَقَطَّعۡنَ أَيۡدِيَهُنَّ وَقُلۡنَ حَٰشَ لِلَّهِ مَا هَٰذَا بَشَرًا إِنۡ هَٰذَآ إِلَّا مَلَكٞ كَرِيمٞ ٣١
[هنگامی که این خبر منتشر شد] برخی از زنان در شهر گفتند: «همسر عزیز [مصر]، از غلام [جوان] خویش تقاضای کامجویی می‌کند [و] سخت شیفته‌اش گشته است. ما او را واقعاً در گمراهی آشکاری می‌بینیم».
وقتی [همسرِ عزیز] نیرنگ [و بدگوییِ] آنان را شنید، [شخصی را برای دعوت] به سراغشان فرستاد و مجلسی برایشان ترتیب داد و به هر یک از آنان [برای بریدن غذا] چاقویی داد و به یوسف گفت: «بر [جمعِ] آنان وارد شو». [زنان] چون او را دیدند، [او را] بسیار بزرگ[وار و زیبا] شمردند و [از شدت شگفتی] دست‌هایشان را زخمی کردند و گفتند: «پناه بر الله! این بشر نیست؛ این جز فرشته‌ای بزرگوار نیست».
آلتی‌ خاتین‌ قویمادی‌لار ا‌رکینه
‌یوسف‌ هم‌ آلارغا نأتدی‌، یارانلار؟!
نکته : قرآن مجید به تعداد زنان و چگونگی صفات و رفتارشان اشاره نکرده است؛ ابن عباس و دیگران می گویند: «پنج نفر بودند: همسر ساقی عزیز، همسر حاجب و پرده دار، همسر نانوا، همسر سرپرست اصطبل و همسر رئیس زندان. امّا ظاهر قضیه این است که این واقعه در شهر شایع شده و ورد زبان ها گشته بود و قضیه به وسیله خدمتکاران به بیرون از قصر عزیز رفته و شایعه پیدا کرده است.»    (تفسیر نورالکلام، فریدون سپری،ج۳،صفحه ۲۷)
*
۱۲ـ پاره کردن همسر عزیز مصر، پیراهن یوسف را از پشت :
وَٱسۡتَبَقَا ٱلۡبَابَ وَقَدَّتۡ قَمِيصَهُۥ مِن دُبُرٖ وَأَلۡفَيَا سَيِّدَهَا لَدَا ٱلۡبَابِۚ … ٢٥
و هر‌ دو به طرف در شتافتند و [همسرِ عزیزِ مصر] پیراهن او[= یوسف] را از پشت پاره کرد و [در این هنگام] شوهرش را در آستانۀ در یافتند.
خاتین لار مِکریدن قاچدی ، قوُتولدی
     اته گین  کسدیلر ، داشدا  توُتوُلدی
*
۱۳ـ یوسف علیه السلام چندین سال در زندان می ماند :
… فَأَنسَىٰهُ ٱلشَّيۡطَٰنُ ذِكۡرَ رَبِّهِۦ فَلَبِثَ فِي ٱلسِّجۡنِ بِضۡعَ سِنِينَ ٤٢
و[لی] شیطان یاد کردن [از یوسف نزد] سَرورش را از خاطرِ وی [= ساقی پادشاه] بُرد و او [= یوسف] چندین سال [دیگر نیز] در زندان باقی ماند.
نیچه ییللار زندان ایچره یاتیلدی
     یوسف دن تمامی اوتدی ، یارانلار
*
۱۴ـ یوسف (ع) در زندان و شاه خوابی می بیند :
وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ إِنِّيٓ أَرَىٰ سَبۡعَ بَقَرَٰتٖ سِمَانٖ يَأۡكُلُهُنَّ سَبۡعٌ عِجَافٞ وَسَبۡعَ سُنۢبُلَٰتٍ خُضۡرٖ وَأُخَرَ يَابِسَٰتٖۖ يَٰٓأَيُّهَا ٱلۡمَلَأُ أَفۡتُونِي فِي رُءۡيَٰيَ إِن كُنتُمۡ لِلرُّءۡيَا تَعۡبُرُونَ ٤٣
و [روزی] پادشاه گفت: «من [در خواب] دیدم که هفت گاو چاق را هفت [گاو] لاغر می‌خورند ؛ و هفت خوشۀ سبز و [هفت خوشۀ] دیگر را خشک [دیدم]. ای بزرگان ، اگر تعبیر خواب می‌کنید ، در[بارۀ] خوابم نظر دهید».
یوسف صدیق یاتیر زندان ایچینده
       پادشاه بیر معجز گوردی دویشونده
*
۱۵ـ عجز و ناتوانی معبّران از تعبیر خواب پادشاه
قَالُوٓاْ أَضۡغَٰثُ أَحۡلَٰمٖۖ وَمَا نَحۡنُ بِتَأۡوِيلِ ٱلۡأَحۡلَٰمِ بِعَٰلِمِينَ ٤٤
آنان گفتند: «[اینها] خواب‌هایی پریشان است و ما به تعبیر این [گونه] خواب‌ها دانا نیستیم».
منجم لر باری اویشوپ قاشیندا
     هر قایسی بیر تعبیر آیتدی ، یارانلار
*
۱۶ـ یوسف (ع) خواب پادشاه را ـ همراه با ارائه راه حل ـ تعبیر می نماید :
قَالَ تَزۡرَعُونَ سَبۡعَ سِنِينَ دَأَبٗا فَمَا حَصَدتُّمۡ فَذَرُوهُ فِي سُنۢبُلِهِۦٓ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّا تَأۡكُلُونَ ٤٧
[یوسف] گفت: «هفت سال پیاپی [با جدیّت] کشاورزی کنید و آنچه را که درو می‌کنید ـ جز اندکی که می‌خورید ـ با خوشه‌اش [کنار] بگذارید.
ثُمَّ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ سَبۡعٞ شِدَادٞ يَأۡكُلۡنَ مَا قَدَّمۡتُمۡ لَهُنَّ إِلَّا قَلِيلٗا مِّمَّا تُحۡصِنُونَ ٤٨ ثُمَّ يَأۡتِي مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِكَ عَامٞ فِيهِ يُغَاثُ ٱلنَّاسُ وَفِيهِ يَعۡصِرُونَ ٤٩
القصّه ، بو  تعبیر  یوسف گه  یتدی           یوسف هم اول دؤیشونگ بیانین اتدی
*
۱۷ـ عبرت گرفتن و برگشت پادشاه از رأی قبلی :
وَقَالَ ٱلۡمَلِكُ ٱئۡتُونِي بِهِۦٓ أَسۡتَخۡلِصۡهُ لِنَفۡسِيۖ فَلَمَّا كَلَّمَهُۥ قَالَ إِنَّكَ ٱلۡيَوۡمَ لَدَيۡنَا مَكِينٌ أَمِينٞ  ٥٤
و پادشاه گفت : «او [= یوسف] را نزدم بیاورید [تا مشاورِ] ویژۀ خود گردانم». پس چون [یوسف نزدش آمد و] با وی صحبت کرد ، [پادشاه] گفت: «تو امروز نزد ما ارجمند [و] امین هستی».
عبرت آلیپ ، پادشاه راییندن قایتدی           تمامین  مسلمان  اتدی  یارانلار
*
۱۸ـ پادشاه مقام وزارت مالی و خزانه را به یوسف واگذار می نماید :
وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي ٱلۡأَرۡضِ يَتَبَوَّأُ مِنۡهَا حَيۡثُ يَشَآءُۚ نُصِيبُ بِرَحۡمَتِنَا مَن نَّشَآءُۖ وَلَا نُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ ٥٦
و این گونه به یوسف در سرزمین [مصر] منزلت [و قدرت] دادیم [آنچنان] كه [می‌توانست به هر جا برود و] در هر جایی از آن که مى‌خواست ، اقامت مى‌گزید . ما رحمت خود را به هر کس که بخواهیم می‌رسانیم و پاداش نیکوکاران را تباه نمی‌کنیم.
یوسف تختا موُنوُپ ، پادشاه بولدولار           تمام  مِصر  خلقین  ساتین  آلدیلار
*
۱۹ـ تحقّق خواب یوسف (ع) و رحم و عطوفت او به برادران :
قَالَ لَا تَثۡرِيبَ عَلَيۡكُمُ ٱلۡيَوۡمَۖ يَغۡفِرُ ٱللَّهُ لَكُمۡۖ وَهُوَ أَرۡحَمُ ٱلرَّٰحِمِينَ ٩٢
[یوسف] گفت: «امروز هیچ سرزنشی بر شما نیست . الله شما را می‌آمرزد و او مهربان‌ترینِ مهربانان است.
آقالاری گلیپ ، تعظیم قیلدیلار           کُل گناه  لرین  اؤتدی ، یارانلار
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-12-19 19:21:272021-12-19 19:21:27آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۵)
edmin

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۴)

1400/09/28/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۴)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)

تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

(از صفحۀ ۱۱۴ تا صفحۀ ۱۲۲ نسخۀ قاضی فراغی)

 

۱ـ محافظت بر نمازهای پنجگانه :

حَٰفِظُواْ عَلَى ٱلصَّلَوَٰتِ وَٱلصَّلَوٰةِ ٱلۡوُسۡطَىٰ وَقُومُواْ لِلَّهِ قَٰنِتِينَ ٢٣٨ (بقره)
[ای مسمانان،] بر [ادای] همه نمازها و [به خصوص] نماز عصر کوشا باشید و با فروتنی و فرمانبرداری برای الله به پا خیزید.

عمر گلیپ‌ گچر، بأش‌ گون‌ دَوران‌ دیر
بأش‌ وقت نماز حقدان‌ بیزه‌ فرمان‌ دیر
*

۲ـ خلقت انسان از گل و لای :

وَلَقَدۡ خَلَقۡنَا ٱلۡإِنسَٰنَ مِن صَلۡصَٰلٖ مِّنۡ حَمَإٖ مَّسۡنُونٖ ٢٦ (حجر)
و در حقیقت ، ما [نخستین] انسان [= آدم] را از گِلِ خشک [بازمانده] از لجنی بدبو آفریدیم‌.
… إِنَّا خَلَقۡنَٰهُم مِّن طِينٖ لَّازِبِۢ ١١ : [در حالی که] ما آنها را از گِلى [بی‌ارزش و] چسبنده پدید آوردیم. (صافات)

آدامینگ اصلینی سوُرسانگیز لای دیر
یوز مونگ ییل یاشاسانگ ، بیر گونی وای دیر
*

۳ـ دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است :

حدیث : الدُّنيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَجَنَّةُ الْكافِرِ (مشکاة المصابیح ،۵۱۵۸)
دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است .

بوُ دنیا مؤمنه زندان قفس دیر
قارا یر بارچانی قوچار ، یارانلار
*

(صفحۀ ۱۱۸ نسخۀ قاضی فراغی)

۴ـ فروش یوسف (ع) به بهایی اندک :

وَشَرَوۡهُ بِثَمَنِۢ بَخۡسٖ دَرَٰهِمَ مَعۡدُودَةٖ وَكَانُواْ فِيهِ مِنَ ٱلزَّٰهِدِينَ ٢٠
و [سرانجام] او را به بهایی اندک ـ چند درهم ـ فروختند و در[بارۀ نگه داشتنِ] او بی‌میل بودند .

کیمینگ قدری باردیر چرخینگ یانیندا
یوسفنی قوُل ادیپ ساتدی ، یارانلار!
*

۵ـ باد در اختیار و نیز چشمۀ مس [گداخته] در تسخیر حضرت سلیمان (ع) :

وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهۡرٞ وَرَوَاحُهَا شَهۡرٞۖ وَأَسَلۡنَا لَهُۥ عَيۡنَ ٱلۡقِطۡرِۖ … (12)
و برای سلیمان، باد را [به خدمت گماشتیم] که [در وزشِ] صبحگاهان، مسیر یک ماهه را طی می‌کرد و شامگاهان [نیز] مسیر یک ماهه را می‌پیمود ؛ و چشمۀ مس [گداخته] را برایش روان ساختیم .

تختینی یل چکن حکمی سلیمان
قالمادی ، دنیادن گیتدی ، یارانلار!
*

(صفحۀ ۱۱۹ نسخۀ قاضی فراغی)

۶ـ مومن چیزی نمی گوید که خودش عمل نمی کند.

يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٢ كَبُرَ مَقۡتًا عِندَ ٱللَّهِ أَن تَقُولُواْ مَا لَا تَفۡعَلُونَ ٣
ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی را می‌گویید که [به آن] عمل نمی‌کنید؟ نزد الله سخت ناپسند [و موجب خشم] است که چیزی را بگویید که [به آن] عمل نمی‌کنید. (صف)

أَتَأۡمُرُونَ ٱلنَّاسَ بِٱلۡبِرِّ وَتَنسَوۡنَ أَنفُسَكُمۡ وَأَنتُمۡ تَتۡلُونَ ٱلۡكِتَٰبَۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ٤٤ (بقره)
مَثَلُ ٱلَّذِينَ حُمِّلُواْ ٱلتَّوۡرَىٰةَ ثُمَّ لَمۡ يَحۡمِلُوهَا كَمَثَلِ ٱلۡحِمَارِ يَحۡمِلُ أَسۡفَارَۢاۚ … (جمعه/5)

عالم لر علمینه ، عمل اتمه دی
قرآن اوقیب ، معناسینه یتمه دی
ایله آیدیپ اؤزی بیرین توتمادی
پنهان ایل دِن ، گناه قیلدی یارانلار
*

۷ـ ویل (وای) بر کاهندگان وزن و پیمانه

وَيۡلٞ لِّلۡمُطَفِّفِينَ ١ ٱلَّذِينَ إِذَا ٱكۡتَالُواْ عَلَى ٱلنَّاسِ يَسۡتَوۡفُونَ ٢ وَإِذَا كَالُوهُمۡ أَو وَّزَنُوهُمۡ يُخۡسِرُونَ ٣
وای بر کم‌فروشان! [همان] کسانی‌ که چون [برای خود] از مردم پیمانه می‌کنند ، حق خود را کامل می‌گیرند ، و هنگامی ‌که [می‌خواهند] برای آنان پیمانه یا وزن کنند ، کم می‌گذارند.

بیر نیچه کافرلار تره زی تارتار
نفسینینگ ایزیندان ایت کیبی یورتار
آرتیق ایلأپ ، اوتغا جانلارین آتار
وَیل دییگِن چاه دا قالدی ، یارانلار
***

(صفحۀ ۱۲۰ نسخۀ قاضی فراغی)

۸ ـ خداوند زینت دهنده خورشید و ماه

هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا … ٥
اوست که خورشید را درخشان نمود و ماه را تابان کرد …

اؤزی‌ زینت بردی‌ گون‌ بیلن‌ آیا
‌قُدرَتینی‌ آشکار قیلدی‌، یارانلار

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-12-19 19:15:572021-12-19 19:15:57آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۴)
edmin

آرا و اندیشه های حضرت خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی/ نظریه عشق

1400/09/04/در آرا و اندیشه ها, حافظ, دیدگاه قوانین و نظریه های علمی

آرا و اندیشه های حضرت خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی (رضی الله عنه ورضوا عنه) / نظریه عشق،

درباره پیدایش جهان،فرهنگ نظریه‌های عرفای جهان اسلام،جلد دوم،انتشارات مختوم قلی فراغی،مولف؛محمد عبدالصمد(صمد)بدراق نژاد:
نظریه عشق؛
پرتو حسنت زتجلی دم زد
عشق، پیدا شد و آتش به همه عالم زد
توضیح اول ؛لسان الغیب حافظ شیرازی،آشکار سازی جهان از سوی خداوند متعال را ناشی از عشق می داند،عرفای کبار،جهان را اسم ظاهر خداوند گفته اند،ظاهر وباطن اوست،پیدا و پنهان هموست، درجایی دیگر آمده است،رب بواسطه رب بودن مربوب می طلبد

توضیح دوم؛ تجلی به معنای برآمدن می باشد،خداوند خیر محض است،قاعده خیرمحض؛از خیر محض ،خیر محض صادر می شود،محبت و عشق، نگاه خداوند به عالم صنع بود،اما نام خداوند درهر موجودی به پاکی سروده می شود،و همیشگی است،همانگونه که دستگاه خلقت،بی آلایش است،و خطا بر قلم صنع نرفته است.

توضیح سوم؛
جهان از دریای جان پرشده است و همه هستی از عشق به آن لایزال درحرکت است،حرکت از گرمای وجود است منتها ی آن مبدا عالم می باشد،دوست داشته و دوست دارنده اوست،عشق واسطه کمال است،هرچند بین عاشق و معشوق هیچ گونه حجابی حائل نیست،جان کلام اینکه عشق از وجودی کمال یافته حکایت دارد،هزاران سال است که شاعران جهان و همه گیتی را درنوردیده است.

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/11/فال-حافظ-با-تفسیر.png 512 512 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-11-25 23:11:192021-11-25 23:11:19آرا و اندیشه های حضرت خواجه شمس الدین محمد حافظ شیرازی/ نظریه عشق
edmin

آرا و اندیشه های حضرت مختومقلی، فراغی/  نظریه حقیقت محمدیه

1400/09/04/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی, مختوم‌قلی فراغی

آرا و اندیشه های حضرت مختومقلی، فراغی/  نظریه حقیقت محمدیه

فرهنگ نظریه های عرفای جهان اسلام، جلد دوم،

انتشارات مختوم قلی فراغی،

مولف، محمد عبدالصمد(صمد) بدراق نژاد،

حرمت ایله حق سلام برگان، صفی الله کیبی
عالمی غرق ایله گان، نوح نبی الله کیبی
گوکده گون گه یار اولان، عیسی روح الله کیبی
نیچه مونگ پیغمبر اول، موسی کلیم الله کیبی
قالدلیر حیرانده لولاک خلقتینگ گور گورگاچ رسول؛

ترجمه؛ بیت اول اشاره دارد به هبوط، حضرت آدم علیه السلام دارد، در تنزیل عزیز همراه با سلام و برکات وارد شده است، (قیل یا نوح الله اهبط السلام منا و برکات علیک=گفته شد، ای نوح، با سلام و برکاتی که بر تو ارزانی داشته ایم فرود آی، سوره هود، ۴۸، ترجمه بیت دوم، عیسی علیه السلام، نبی ازلی و ابدی است، به نبوت خاصه در وقت بعثت، مصراع دوم اشاره دارد به هم سخن شدن حضرت موسی علیه السلام با خداوند متعال، عرفای کبار گفته اند، تو ظاهر گشتی و بر هیچ مومنی که ترا بیند، پنهان نیستی، مگر برای آن که ترا نمی شناسند،
مصراع آخراشاره‌ دارد به پیوند عالم با حقیقت محمدیه، و، او، مبدا و اصل خلق عالم است، از این حیث که نوری است که خداوند پیش از آفرینش هرچیزی را از آن خلق کرد، این اولین مرحله از مراحل نزول الهی در صور وجود بود که از این جنبه صورت، ((حقیقت الحقایق)) بود،

توضیح اول؛
حقیقت محمدی، کامل ترین تجلی گاه خلق است که حق در آن نمودار شده است.

توضیح دوم؛
حقیقت محمدی منتهی غایات کمال انسانی، و آن صورت کامل برای انسان کامل است.

توضیح سوم؛ رسول الله، صلی الله علیه و سلم، اولین ظاهر در وجود بوده است.

توضیح چهارم؛
وجود سراسر حقیقت محمدی است، و نزول از آن به سوی آن با آن و بر آن است.

توضیح پنجم؛
حضرت سعدی (رضی الله عنه ورضوا عنه) درباره حقیقت محمدیه، گوید،
تو اصل وجود آمدی نخست.
دگر هر چه موجود شد فرع توست.
پس اصل و اساس ارواح ما، روح محمد است‌.

توضیح ششم؛
مبدا هر وحی و الهامی، هم برای انبیا و هم برای اولیا حقیقت محمدیه است.

توضیح هفتم؛
پس برای رسول خدا، صلی الله علیه و سلم، جز پاک از هر چیز دوست داشته نشد و در واقع جز آن نیست؛
قال الله تعالی؛ بگو اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید، تا خدا نیز شما را دوست بدارد،۳۱/آل عمران))

منابع وماخذ؛
1-فصوص الحکم؛ شیخ اکبر محی الدین، ابن عربی
2-المعجم الصوفی، پروفسور سعادت الحکیم، استاد تصوف دانشگاه لبنان
3.-فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ابن عربی، پروفسورگل بابا سعیدی، استاد فلسفه و تصوف دانشگاه تهران

 

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-11-25 22:47:202021-11-25 22:47:20آرا و اندیشه های حضرت مختومقلی، فراغی/  نظریه حقیقت محمدیه
edmin

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی / نظریه هجده هزار عالم

1400/09/04/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی, مختوم‌قلی فراغی

آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی / نظریه هجده هزار عالم

فرهنگ نظریه های عرفای جهان اسلام؛

جلد دوم؛ انتشارات مختوم قلی فراغی؛

مولف؛ محمد عبدالصمد(صمد) بدراق نژاد.

اون سکیز مونگ عالم اهلین بار ادین ربیم جلیل
دونده ریب درگاهینده هم زار ادن ربیم جلیل

ترجمه؛ خداوند هجده هزار عالم را پدید آورده و از حیث قبول و آشکار شدن، هستی به فیض او محتاج هستند

توضیح اول؛ به عقیده پیشینیان هجده عالم وجود دارد،-۱- هستی مطلق-۲- علم مضاف بر ذات-۳- فلک اطلس-۴- فلک ثوابت-۵- فلک زحل-۶- فلک مشتری-۷- فلک زهره -۸- فلک شمس -۹- فلک مریخ -۱۰- فلک عطارد -۱۱- فلک قمر -۱۲- باد -۱۳- آتش -۱۴- آب -۱۵- خاک (عناصر اربعه) -۱۶- جمادات -۱۷- نباتات -۱۸- حیوانات(نام این سه موالید سه گانه ) میان عرب هزار آخرین ارقام است از جهت تفضیل هر عالم هزار به شمار آمده و بدین ترتیب هجده هزار عالم وجود پیدا کرده است، برخی این هجده عالم را به ترتیب -۱- عقل کل -۲- نفس کل -۳- نه فلک -۴- چهار عنصر -۵- موالید ثلاثه دانسته اند که افاده دیگری از حکماست

توضیح دوم؛
کلمه حی یعنی زنده جاوید به حساب جمله هجده است، حی از اسما حسنی می باشد

توضیح سوم؛
بین ترکان دیرین، ۹، عدد مقدسی است و هجده دو برابر رقم مزبور است

توضیح چهارم؛
هجده هزار عالم صورت الهی است و ظلمات ممکنات را به انوار تجلی وجوبی چون ماه منیر گردانیده و رحمت عام خداوند ساکنان عرصه امکان را از حضیض نیستی به اوج هستی رسانیده است

توضیح پنجم؛
هجده هزار عالم تجلی ذات الهی در صور جمیع ممکنات این صورت ممکنات را عرفای کبار امری معقول می دانند و در علم خداوند ثابت است در واقع وجود حقیقتی واحد است الا اینکه آن را چون از لحاظ مظاهر آن نگرند متعدد و متکثر بینند، و اشکال گوناگون را خلق گویند اما وقتی آن وجود را از لحاظ ذات و حقیقت بنگرند آن همه کثرات را به وحدت راجع بینند و آن وحدت را عین حق دانند

توضیح ششم؛
براساس تئوری اعداد، بی نهایت عالم وجود دارد، و روئیت آن برای یک ناظر بیرونی امکان پذیر نیست

توضیح هفتم؛
طبق اصل انسجام همه عالم، کل واحدی را تشکیل می دهند .

منابع و ماخذ
1.-شرح مثنوی شریف، عبدالباقی گولپینارلی، مترجم؛ پروفسور توفیق سبحانی
2.گلشن راز شیخ محمود شبستری

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-11-25 22:31:592021-11-25 22:31:59آرا و اندیشه های حضرت مختوم قلی فراغی / نظریه هجده هزار عالم
edmin

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۳)

1400/08/12/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

بسم الله الرحمن الرحیم

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۳)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)

تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

(از صفحۀ ۱۱۰ تا صفحۀ ۱۱۳ نسخۀ قاضی فراغی)

 

۱ـ بیداری و آمرزش در سحرگاهان :

كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ١٨ (ذاریات)
آنان ‌اندكى از شب را مى‌خفتند [و بقیه را به نماز و نیایش مشغول بودند]و سحرگاهان [از الله] آمرزش مى‌خواستند .
… وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧ : و آنان در سحرگاهان آمرزش می‌طلبند . (بقره/17)

سحر وقتی غافل بوُلمانگ ، یارانلار
درگاه لار آچیلار چاغدیر بوُ چاغلار
رحمته دوش گلدی بو وقت اِرن لر
حق نوری ساچیلار چاغدیر بوُ چاغلار
*

 

۲ـ خلقت اوّلیه انسان از خاک و بازگشت دوباره به خاک :

مِنۡهَا خَلَقۡنَٰكُمۡ وَفِيهَا نُعِيدُكُمۡ وَمِنۡهَا نُخۡرِجُكُمۡ تَارَةً أُخۡرَىٰ ٥٥ (طه)
شما را از آن [خاک] آفریدیم و به آن بازمی‌گردانیم و بار دیگر [در قیامت] از آن بیرون می‌آوریم.

مونگ ییل گزسنگ یالانچینی سوریبأن
تن توپراغا دؤنر بیر گون اِریبأن
*

(صفحۀ ۱۱۱ نسخۀ قاضی فراغی)

۳ـ هر چه در روی زمین وجود دارد جز خداوند، فناپذیر است :

كُلُّ مَنۡ عَلَيۡهَا فَانٖ ٢٦ وَيَبۡقَىٰ وَجۡهُ رَبِّكَ ذُو ٱلۡجَلَٰلِ وَٱلۡإِكۡرَامِ ٢٧ (رحمن)
هر چه روی زمین وجود دارد ، فناپذیر است و [تنها ذات جاوید و] روی پروردگار باشکوه و ارجمندت باقی خواهد ماند .
… لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَۚ كُلُّ شَيۡءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجۡهَهُۥۚ … (قصص/88)
هیچ معبودی [به‌حق] جز او نیست. همه چیز فناپذیر است؛ مگر [ذات جاوید و] روی او.

گل، کونگلوم‌، عزم‌ ایله‌ باقی‌ دنیایه
‌کیم‌ فانی‌ دنیاده‌ قالار، یارانلار
*

۴ـ هر گاه اجل بیاید به تاخیر نمی افتد :

يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرۡكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ إِذَا جَآءَ لَا يُؤَخَّرُۚ لَوۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤ (نوح)
[که اگر چنین کردید، الله] گناهانتان را می‌آمرزد و تا زمان معیّنی به شما مهلت می‌دهد؛ زیرا هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیر نخواهد داشت، اگر می‌دانستید».

کیم‌ قالار اؤلمه‌ین‌ اجل یتن‌سونگ
قو‌یمازلار گزمأگه‌ یاقا توتان‌سونگ
*

۵ـ در آن روز خورشید تاریک، ستارگان بی فروغ و کوه‌ها به حرکت درآید:

إِذَا ٱلشَّمۡسُ كُوِّرَتۡ ١ وَإِذَا ٱلنُّجُومُ ٱنكَدَرَتۡ ٢ وَإِذَا ٱلۡجِبَالُ سُيِّرَتۡ ٣ (تکویر)
آنگاه ‌که خورشید درهم پیچیده [و تاریک] گردد ، و آنگاه ‌که ستارگان بی‌فروغ شوند ، و آنگاه ‌که کوه‌ها به حرکت درآید .

ییقـیلار، یوق بولار داغلار، سارایلار
ییـلدیزلار دؤکولر، دؤلار بو جایلار
گون شعله سیز دوغار، توتولار آیلار
داغلار قورشون کیمین اِریر، یارانلار
*

۶ـ روز قیامت روزی ‌که کوه ها متلاشی و صاف گردد:

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ ٱلۡجِبَالِ فَقُلۡ يَنسِفُهَا رَبِّي نَسۡفٗا ١٠٥ فَيَذَرُهَا قَاعٗا صَفۡصَفٗا ١٠٦ لَّا تَرَىٰ فِيهَا عِوَجٗا وَلَآ أَمۡتٗا ١٠٧ (طه)
و [ای پیامبر،] از تو دربارۀ کوه‌ها [در قیامت] می‌پرسند؛ بگو: «پروردگارم آنان را سخت متلاشی [و پراکنده] می‌کند؛ و آنها را صاف و هموار خواهد ‌نمود؛ [همچون زمینی] که در آن هیچ پستی و بلندی‌ای نمی‌بینی.

يَوۡمَ تَكُونُ ٱلسَّمَآءُ كَٱلۡمُهۡلِ ٨ وَتَكُونُ ٱلۡجِبَالُ كَٱلۡعِهۡنِ ٩ (معارج)
[همان] روزی ‌که آسمان چون مسِ گداخته شود ، و کوه‌ها مانند پشم رنگین [متلاشی و پراکنده] شود.

گون شعله سیز دوغار، توتولار آیلار
داغلار قورشون کیمین اِریر، یارانلار
*
بیان‌ اتسم‌ قیامتینگ وصفینی
‌ داغ‌ و داشلار تکیز بولار یارانلار (ص۱۱۲)
*

۷ـ احوال مخلوقات هنگام دمیدن در صور

وَنُفِخَ فِي ٱلصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ ٱلۡأَجۡدَاثِ إِلَىٰ رَبِّهِمۡ يَنسِلُونَ ٥١ (یس)
و[هنگامی که برای دومین بار] در صور دمیده شود و ناگهان از قبرهایشان [بیرون می‌آیند و] به سوی پروردگارشان می‌شتابند.

اسرافیل صور چالار چیغیریپ هر یان
یوق بولان جســـدلر، آیریلیشان جان
کسیـلن دامارلار، قوُری استــخوان
آسغیرشیپ –آسغیرشیپ ، تورار یارانلار
*

(صفحۀ ۱۱۲ نسخۀ قاضی فراغی)

۸ـ گناه و عذاب شدید کسی که زکات مالش را نمی دهد :

حدیث شریف : «مَنْ آتَاهُ اللَّهُ مَالاً، فَلَمْ يُؤَدِّ زَكَاتَهُ، مُثِّلَ لَهُ مَالُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُجَاعًا أَقْرَعَ، لَهُ زَبِيبَتَانِ، يُطَوَّقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، ثُمَّ يَأْخُذُ بِلِهْزِمَتَيْهِ، يَعْنِي: بِشِدْقَيْهِ، ثُمَّ يَقُولُ: أَنَا مَالُكَ، أَنَا كَنْزُكَ». ثُمَّ تَلا: ﴿لَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ﴾ [آل‌عمران: 180]». (صحیح بخارى: 1403)

«كسی كه خداوند به او ثروت داده است اگر زكات مالش را پرداخت نكند، روز قیامت، مالش به شكل ماراژدهایی سمی كه دارای دو نیش زهرآگین می‌باشد، در می‌آید و به گردن او می‌پیچد و دو طرف چهره‌اش (گونه‌هایش) را گرفته، می‌گوید: من مال و خزانه تو هستم». سپس، رسول الله ﷺ این آیه را تلاوت كرد: ﴿لَا يَحۡسَبَنَّ ٱلَّذِينَ يَبۡخَلُونَ﴾ [آل‌عمران: 180] یعنی: آنان كه نسبت به آنچه خداوند به آنها عنایت كرده است، بخل می‌ورزند، گمان نكنند كه این كار، برایشان خوب است. بلكه این كار، برای آنها بد است. واین مالی كه نسبت به آن بخل ورزیده‌اند وحق آنرا ادا نكرده‌اند، روز قیامت، طوقی بر گردنشان خواهد بود..

زکاتسیزینگ قارنی‌ ییلان‌، ایچیانلار
دو‌لوبان‌، داغ‌ کیمین‌ بو‌لار، یارانلار
*

۹ـ کسانی که مال یتیم را می خورند، در واقع آتش جهنّم را می خورند :

إِنَّ ٱلَّذِينَ يَأۡكُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡيَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا يَأۡكُلُونَ فِي بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَيَصۡلَوۡنَ سَعِيرٗا ١٠ (نساء)
در حقیقت ، کسانی‌ که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند ، جز این نیست که آتش در شکم خویش فرومی‌برند و به زودی به آتشی برافروخته درمی‌آیند.

بیر اوت بولار یتیم مالین اییه نه
روسیاه – شرمنده بولار ، یارنلار
*

۱۰ـ آبى از چرک خون‌آلود (صدید) که به دوزخیان می‌نوشانند :

مِّن وَرَآئِهِۦ جَهَنَّمُ وَيُسۡقَىٰ مِن مَّآءٖ صَدِيدٖ ١٦ يَتَجَرَّعُهُۥ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُۥ وَيَأۡتِيهِ ٱلۡمَوۡتُ مِن كُلِّ مَكَانٖ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٖۖ وَمِن وَرَآئِهِۦ عَذَابٌ غَلِيظٞ ١٧
[همان کسی كه‌] دوزخ پیش روى اوست و آبى از چرک خون‌آلود [دوزخیان] به وی می‌نوشانند. [آبی] که آن را جرعه‌جرعه می‌آشامد و [از فرطِ تعفن و تلخی ،] فروبردنش آسان و گوارا نیست و مرگ از هر طرف به سویش رو می‌آورَد ولی نمی‌میرد و عذابی سخت [و سهمگین] پیش رویِ اوست .

گؤونوم اندیشه ده خونابه یوُوتما
گیجه ده ، گوندیزده خدانی اونوتما
*

۱۱ـ گفتن بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ در ابتدای کارها :

ایش‌ باشیندا آیتسا کیم‌ بسم‌ الله‌نی
‌قیامتدا قولون‌ توتار، یارانلار
*

۱۲ـ بیداری و آمرزش در سحرگاهان :

كَانُواْ قَلِيلٗا مِّنَ ٱلَّيۡلِ مَا يَهۡجَعُونَ ١٧ وَبِٱلۡأَسۡحَارِ هُمۡ يَسۡتَغۡفِرُونَ ١٨ (ذاریات)
آنان ‌اندكى از شب را مى‌خفتند [و بقیه را به نماز و نیایش مشغول بودند]و سحرگاهان [از الله] آمرزش مى‌خواستند .
… وَٱلۡمُسۡتَغۡفِرِينَ بِٱلۡأَسۡحَارِ ١٧ : و آنان در سحرگاهان آمرزش می‌طلبند . (بقره/17)

راست بنده سی سحر توُروُپ حقلاغان
گون چیقماغینچا یاتیپ خدا یوقلاغان
*

۱۳ـ ربا خواران در آتش جهنم :

… فَمَن جَآءَهُۥ مَوۡعِظَةٞ مِّن رَّبِّهِۦ فَٱنتَهَىٰ فَلَهُۥ مَا سَلَفَ وَأَمۡرُهُۥٓ إِلَى ٱللَّهِۖ وَمَنۡ عَادَ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَصۡحَٰبُ ٱلنَّارِۖ هُمۡ فِيهَا خَٰلِدُونَ ٢٧٥
پس هر کس که از [جانب] پروردگارش پندی به او برسد و [از رباخواری] دست بردارد ، آنچه گذشته و [سودهایی که قبل از نزولِ حکمِ ربا دریافت کرده است] از آنِ اوست و [در مورد آینده نیز] کارش به الله واگذار می‌شود ؛ و[لی] کسانی که [به رباخواری] بازگردند ، اهل آتش [دوزخ] هستند و در آن جاودانند [= مدت طولانی در آن خواهند بود] .

اون‌- اون‌ ایکی‌دن‌ قویان‌ سو‌دخو‌رلار
او‌تدان‌ بوغرا سالیپ‌، قولون‌ تۏرلارلار
*

۱۴ـ تحریم ربا

… ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ قَالُوٓاْ إِنَّمَا ٱلۡبَيۡعُ مِثۡلُ ٱلرِّبَوٰاْۗ وَأَحَلَّ ٱللَّهُ ٱلۡبَيۡعَ وَحَرَّمَ ٱلرِّبَوٰاْۚ … (275)
این ، به خاطر آن است که آنان [= رباخواران] گفتند : «داد و ستد نیز مانند رباست [و هر دو ، مال را افزون می‌کند]» ؛ در حالی که الله ، داد و ستد را حلال و ربا را حرام نموده است.
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡكُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَةٗۖ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ لَعَلَّكُمۡ تُفۡلِحُونَ ١٣٠

حلال دییپ اونی اون بیردن قوُیانلار
آنــدان یوقاریسـی حـرام ، یارانـلار

*

۱۵ـ اصل خلقت انسان از خاک :

وَمِنۡ ءَايَٰتِهِۦٓ أَنۡ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٖ ثُمَّ إِذَآ أَنتُم بَشَرٞ تَنتَشِرُونَ ٢٠
و [یکی دیگر] از نشانه‌های او تعالی [این] است که شما را از خاک آفرید ، سپس انسان‌هایی شدید [که تولید مثل کردید و در زمین] پراکنده گشتید .

بیر قیســــیم توپراقدان آدم یـــــارادار
قایغینی کؤپ چکمانگ ، محنتینگ آرتار
*

۱۶ـ یکدیگر را غیبت نکنید :

وَلَا يَغۡتَب بَّعۡضُكُم بَعۡضًاۚ أَيُحِبُّ أَحَدُكُمۡ أَن يَأۡكُلَ يَأۡكُلَ لَحۡمَ أَخِيهِ مَيۡتٗا فَكَرِهۡتُمُوهُۚ …
و دربارۀ یكدیگر تجسس و غیبت نكنید ؛ آیا هیچ یک از شما دوست دارد كه گوشت برادرِ مرده‌اش را بخورد؟ [حتماً] از آن نفرت دارید ، [غیبت نیز به همین زشتى است] .

بارچا بنــــده بیر دابان یرده یاتــار
گورمه گن غیبتنی آیتمانگ ، یارانلار
*

۱۷ـ هدهد پیام رسان سلیمان (ع) :

وَتَفَقَّدَ ٱلطَّيۡرَ فَقَالَ مَا لِيَ لَآ أَرَى ٱلۡهُدۡهُدَ أَمۡ كَانَ مِنَ ٱلۡغَآئِبِينَ ٢٠
و [سلیمان، حالِ] پرندگان را جویا شد و گفت: «چه شده است که هدهد را نمی‌بینم؟ [آیا جایی پنهان شده] یا غایب است؟

آیدی برسم ، ادا بُولماز بو درد لر
سلیمانینگ ایلچیسی دیر کبوتر
*
عنقا آیدار ” یولچیام ”
هُدهُد آیدار : ” ایلچیم
سلیمـــانا ساوچیام
یالان جهـــان ایچینده”

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-11-03 21:25:112021-11-03 21:25:11آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۳)
edmin

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۲)

1400/08/10/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۲)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
(از صفحۀ ۸۹ تا صفحۀ ۱۰۹ نسخۀ قاضی فراغی)
۱ـ مال دنیا مایٖۀ تفاخر و فخرفروشى در برابر یكدیگر :
ٱعۡلَمُوٓاْ أَنَّمَا ٱلۡحَيَوٰةُ ٱلدُّنۡيَا لَعِبٞ وَلَهۡوٞ وَزِينَةٞ وَتَفَاخُرُۢ بَيۡنَكُمۡ وَتَكَاثُرٞ فِي ٱلۡأَمۡوَٰلِ وَٱلۡأَوۡلَٰدِۖ … ٢٠ (حدید)
بدانید که زندگى دنیا، بازیچه و سرگرمى و زیور، و فخرفروشى در برابر یكدیگر و افزون‌طلبى در اموال و فرزندان است؛ …
مسلمان‌لار، مال دنیا مایا‌سی
‌گؤرۆنمکدیر بیر-بیرینه‌ بزه‌نیپ‌
*
۲ـ هر گاه اجل بیاید به تاخیر نمی افتد :
يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرۡكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ إِذَا جَآءَ لَا يُؤَخَّرُۚ لَوۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤  (نوح)
[که اگر چنین کردید، الله] گناهانتان را می‌آمرزد و تا زمان معیّنی به شما مهلت می‌دهد؛ زیرا هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیر نخواهد داشت، اگر می‌دانستید»
اجل قویموش‌ اوق‌-کزینی‌ کیریشه
‌بیلیپ‌ بۏلماز نأوقت‌ جانا اریشه‌
نه‌ دو‌رو‌پ‌ سن‌ آغا-دؤنه‌ یؤریشه
‌عُمرۆنگ اوغور آلیپ‌ گیتمز او‌زانیپ‌
*
(صفحۀ ۹۰ نسخۀ قاضی فراغی)
۳ـ باد در اختیار و نیز چشمۀ مس [گداخته] در تسخیر حضرت سلیمان (ع) :
وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهۡرٞ وَرَوَاحُهَا شَهۡرٞۖ وَأَسَلۡنَا لَهُۥ عَيۡنَ ٱلۡقِطۡرِۖ  … (سبأ12)
و برای سلیمان، باد را [به خدمت گماشتیم] که [در وزشِ] صبحگاهان، مسیر یک ماهه را طی می‌کرد و شامگاهان [نیز] مسیر یک ماهه را می‌پیمود ؛ و چشمۀ مس [گداخته] را برایش روان ساختیم …
سووا، یله‌ حکمی‌ گچن‌ سلیمان‌
باق‌، اولاردان‌ نه‌ نام‌ قالدی‌، نه‌ نشان‌
*
(صفحۀ ۹۲ نسخۀ قاضی فراغی)
۴ـ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ :
دراول هر سوره بغیر از سوره توبه و در سوره نمل آیه 30 ضمن آیه نیز آمده است : إِنَّهُۥ مِن سُلَيۡمَٰنَ وَإِنَّهُۥ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ ٣٠
و نیز “بسم الله” در سوره هود آیه41 نیز آمده است : وَقَالَ ٱرۡكَبُواْ فِيهَا بِسۡمِ ٱللَّهِ مَجۡرٜىٰهَا وَمُرۡسَىٰهَآۚ إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٞ رَّحِيمٞ ٤١
بهشت قاپی سیندا گلیپ دؤراندا       “بسم الله” دییپ ، ایشیک آچدی محمد
*
(صفحۀ ۹۳ نسخۀ قاضی فراغی)
۵ ـ حساب و میزان ترازوی روز قیامت حق است :
وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧  (انبیاء)
روز قیامت ، ما ترازوهای عدل را [برای حسابرسی در میان] می‌نهیم ؛ آنگاه به هیچ کس [کمترین] ستمی نمی‌شود ؛ و اگر [کردارشان] همسنگِ دانۀ خَردَلی باشد ، آن را [به حساب] می‌آوریم ؛ و کافی است که ما حسابرس باشیم .
آندا میزان‌ تره‌زی‌سین‌ قو‌رارلار
اعماللارینگ اۏشۏل یرده‌ سۏرارلار
*
(صفحۀ ۹۴ نسخۀ قاضی فراغی)
۶ـ حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر :
مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَآ أَحَدٖ مِّن رِّجَالِكُمۡ وَلَٰكِن رَّسُولَ ٱللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ ۗ … ٤٠  (احزاب)
محمد هرگز پدر هیچ‌یک از مردان شما [از جمله زید] نیست ؛ بلکه رسول الله و خاتم پیامبران است …
پیغمبر یوق ایزیندان        نور دؤکولر یوزونده
*
محمدنی سرور ایلأپ جهانا
دییدی: «پیغمبرِ آخر زمانا»
*
۷ـ هر كس كار نيكى انجام دهد، ده برابر آن [پاداش‌] خواهد داشت :
مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَةِ فَلَهُۥ عَشۡرُ أَمۡثَالِهَاۖ وَمَن جَآءَ بِٱلسَّيِّئَةِ فَلَا يُجۡزَىٰٓ إِلَّا مِثۡلَهَا وَهُمۡ لَا يُظۡلَمُونَ ١٦٠ (انعام)
[در آن روز،] هر [مؤمنی] كه كار نیكى بیاورد ، ده برابر آن [پاداش‌] خواهد داشت و هر کس كار بدى بیاورد ، جز مانند آن کیفر نخواهد دید ؛ و به آنان ستم نخواهد شد .
حق اوچین برله ماله        هر بیرینه اون تاییار
٭
بوُ دنیاده بیره اون       برر اول پروردگار (صفحه۱۰۰)
*
(صفحۀ ۱۰۰ نسخۀ قاضی فراغی)
۸ـ مزد آخرت بغیر حساب است :
… وَمَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَأُوْلَٰٓئِكَ يَدۡخُلُونَ ٱلۡجَنَّةَ يُرۡزَقُونَ فِيهَا بِغَيۡرِ حِسَابٖ ٤٠  (غافر)
و مردان و زنان مؤمن و نیکوکار، به بهشت وارد می‌شوند و در آنجا از نعمتِ بی‌شمار برخوردار خواهند شد.
بولار  آخرت  مُزدی        بی حساب و بی شمار
*
(صفحۀ ۱۰۲ نسخۀ قاضی فراغی)
۹ـ هر نفسی مرگ را خواهد چشید :
كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ ٥٧  (عنکبوت)
هر کسی چشندۀ [طعم‌] مرگ است ؛ آنگاه به سوی ما بازگردانده می‌شوید.
حیوان‌، انسان‌ شانیندا
اجل باردیر یانیندا
*
(صفحۀ ۱۰۳ نسخۀ قاضی فراغی)
۱۰ـ مرگ ، انسان را هر کجا که باشد در می یابد :
أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖۗ  …    (78 نساء)
هر کجا باشید ، مرگ شما را درمی‌یابد ؛ هر چند که در برج‌های استوار باشید .
اجلینگدن قورقوُب گیرسنگ عمانا        قورقوُدان نه پیدا گیده جک جانا
عمرینگ آخر بولوُپ دولسا پیمانا        خشخاشینگ سامانی باشی سیندیرار
*
(صفحۀ ۱۰۴ نسخۀ قاضی فراغی)
۱۱ـ نعره وحشتناک جهنّم از شدّت خشم :
إِذَآ أُلۡقُواْ فِيهَا سَمِعُواْ لَهَا شَهِيقٗا وَهِيَ تَفُورُ ٧ تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۖ …  (ملک)
هنگامی ‌که در آن انداخته شوند ، نعره‌ای [وحشتناک] از آن می‌شنوند ، در حالی‌ که می‌جوشد. از شدت خشم، نزدیک است [جهنم] پاره‌پاره شود.
مختومقلی بویون قویغون فرمانه       قیامت گون حیفینگ گلسین بو جانه
جهنّــــم قهریندان چکسه زبانه       نِر بوُغرا صفت لی ایچیان چاقـــارلار
*
هر کیم اوز حالینا آغلار، نه آتا اوغلا باقار
کۆکره‌ییر هم تیتره‌ییر قهری-غضب بیرله سقر
*
(صفحۀ ۱۰۶ نسخۀ قاضی فراغی)
۱۲ـ نهرهاى زلال و جارى بهشت
مَّثَلُ ٱلۡجَنَّةِ ٱلَّتِي وُعِدَ ٱلۡمُتَّقُونَۖ فِيهَآ أَنۡهَٰرٞ مِّن مَّآءٍ غَيۡرِ ءَاسِنٖ وَأَنۡهَٰرٞ مِّن لَّبَنٖ لَّمۡ يَتَغَيَّرۡ طَعۡمُهُۥ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ خَمۡرٖ لَّذَّةٖ لِّلشَّٰرِبِينَ وَأَنۡهَٰرٞ مِّنۡ عَسَلٖ مُّصَفّٗىۖ …  (15)
توصیف بهشتى كه به پرهیزگاران وعده داده شده ، [چنین است كه:] در آن ، جویبارهایی از آبی [خالص و زلال] که بو و مزه‌اش تغییر نکرده ؛1 و جویبارهایی از شیری كه طعمش دگرگون نگشته ؛2 و جویبارهایی از شرابی كه مایۀ لذتِ نوشندگان است ؛3 و جویبارهایی از عسل ناب است.4
بالدان دیر ، سویت دن دیر آقان بوُلاغی
     مؤمن  لرینگ  براغ  بوُلار  اوُلاغی
*
بَهشتَه اوغراسنگ یول لرِنگ آباد
     ایچِنده دورت آرِق آبی دن غاندیر
*
۱۳ـ اعراض و روگردانی از یاد خدا، موجب نابینایی در قیامت است :
وَمَنۡ أَعۡرَضَ عَن ذِكۡرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحۡشُرُهُۥ يَوۡمَ ٱلۡقِيَٰمَةِ أَعۡمَىٰ ١٢٤
و کسی‌ که از یاد من رویگردان شود ، یقیناً زندگی سختی خواهد داشت و روز قیامت او را نابینا برمی‌انگیزیم.
دنیا بیلن‌ دین‌لرینی‌ بوزان‌لار      غیبت‌ سؤزلأپ‌، یالان‌ گواه‌ دۆزن‌لر
نا محـرمه نظر سالیپ گزن لر         موُندا گؤزلی بوُلسا ، اوندا کؤر چیقار
*
کیم اوُقیپ اوُنوُتسه حقینگ کلامین          قیامت گون ایکی گؤزی کؤر بولار
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-11-01 07:43:062021-11-01 07:43:06آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۲)
edmin

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۱)

1400/08/08/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم

آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۱)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
(از صفحۀ ۸۴ تا صفحۀ ۸۸ نسخۀ قاضی)
۱ـ یکی از جلوه های حکومت حضرت سلیمان ؛ گروهی از جن تحت فرمان ایشان بود :
وَمِنَ ٱلۡجِنِّ مَن يَعۡمَلُ بَيۡنَ يَدَيۡهِ بِإِذۡنِ رَبِّهِۦۖ وَمَن يَزِغۡ مِنۡهُمۡ عَنۡ أَمۡرِنَا نُذِقۡهُ مِنۡ عَذَابِ ٱلسَّعِيرِ ١٢
و گروهی از جنیان ، به فرمان پروردگارش ، نزد او کار می‌کردند و هر یک از آنان که از فرمان ما سرپیچی می‌کرد ، از عذاب سوزان به او می‌چشاندیم .
دؤولره حُکم ادن اوُل سلیمانی       اوُلار بیلن یولا گیتمه دینگ دنیا
*
۲ـ فقیر و توانگر بودن در اختیار خداوند قادر :
قُلِ ٱللَّهُمَّ مَٰلِكَ ٱلۡمُلۡكِ تُؤۡتِي ٱلۡمُلۡكَ مَن تَشَآءُ وَتَنزِعُ ٱلۡمُلۡكَ مِمَّن تَشَآءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَآءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَآءُۖ بِيَدِكَ ٱلۡخَيۡرُۖ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ قَدِيرٞ ٢٦
[ای پیامبر،] بگو : «بار الها ، ای فرمانروایِ هستی ، هر ‌کس را بخواهی حکومت می‌بخشی و از هر ‌کس بخواهی حکومت را بازپس می‌گیری ؛ و به هر ‌کس بخواهی عزت [و قدرت] می‌دهی و هر ‌کس را بخواهی خوار می‌داری . [پروردگارا ،] خوبی به دست توست و بی‌گمان ، تو بر هر چیزی توانایی .
بیرونی شاه ادر، برر کؤپ رواج
بیر نیچه لر ییغلار، بیر پولا محتاج
کیم لر چاره تاپماز، اؤتر ناعلاج
هر کیمه یۆز الم قۏییار بو دنیا
*
(صفحۀ ۸۵ نسخۀ قاضی)
۳ـ عصای حضرت موسی (ع) :
قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مََٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨
او گفت: «این عصای من است؛ بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم [برگ درختان را] فرومی‌ریزم و کارهای دیگری [نیز] با آن دارم [که برآورده می‌کنم].
خدانینگ بنده‌سی‌ حضرتی‌ موسی‌
اۏ‌ت‌ اییدی‌، سوو ایچدی‌، قولوندا عصا
*
۴ـ هر نفسی مرگ را خواهد چشید :
كُلُّ نَفۡسٖ ذَآئِقَةُ ٱلۡمَوۡتِۖ ثُمَّ إِلَيۡنَا تُرۡجَعُونَ ٥٧  (عنکبوت)
هر کسی چشندۀ [طعم‌] مرگ است ؛ آنگاه به سوی ما بازگردانده می‌شوید.
قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِي تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِيكُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨  (جمعه/8)
مخدومقلی‌ سؤزی‌ تۆکنمز ادا
اجل یاقانگ تو‌تار، شاه‌ بیلن‌ گدا
*
(صفحۀ ۸۶ نسخۀ قاضی)
۵ـ هر گاه خداوند اراده کند چیزی را، آن چیز کن فیکون شده و آنی موجود می شود :
إِنَّمَا قَوۡلُنَا لِشَيۡءٍ إِذَآ أَرَدۡنَٰهُ أَن نَّقُولَ لَهُۥ كُن فَيَكُونُ ٤٠
سخن ما دربارۀ چیزی که آن را اراده کرده‌ایم فقط این است که به آن می‌گوییم : «موجود شو» ، پس بی‌درنگ موجود می‌شود.
این آیه با کمی تفاوت در عبارت در سُوَر بقره/ 117- آل عمران/ 47- نحل/40- مریم/ 35-یس/82 – غافر/68 نیز آمده است .
قادر الله قدرتیندان یارانلار        “کاف و نوُن” دان برپا بولدی بوُ دنیا
*
۶ـ خلقت اوّلیه حضرت آدم و حوّا و گسترش نسل آنان :
يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ ٱتَّقُواْ رَبَّكُمُ ٱلَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفۡسٖ وَٰحِدَةٖ وَخَلَقَ مِنۡهَا زَوۡجَهَا وَبَثَّ مِنۡهُمَا رِجَالٗا كَثِيرٗا وَنِسَآءٗۚ … ١   (نساء)
ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید [همان ذاتی] که شما را از یک تن آفرید و همسرش را [نیز] از او آفرید و از [نسلِ] آن دو، مردان و زنان بسیاری پراکند؛
خلق‌ ایله‌دی‌ ایکی‌ ماه‌‌ لقانی
‌آنینگ اولادیندان‌ دولدی‌ بو دنیا
*
۷ـ غرق شدن پسر نوح به همراه دیگر غرق شدگان :
قَالَ سََٔاوِيٓ إِلَىٰ جَبَلٖ يَعۡصِمُنِي مِنَ ٱلۡمَآءِۚ قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡيَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَيۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَكَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِينَ ٤٣
[پسرِ نوح] گفت: «به کوهی پناه خواهم ‌برد که مرا از آب محافظت ‌کند». [نوح] گفت: «امروز هیچ نگهدارنده‌ای در برابر فرمان الله نیست، مگر کسی ‌که [الله] به او رحم کند» و[لی ناگاه] موج در میان آن دو فاصله انداخت؛ پس [پسر نوح نیز] از غرق‌شدگان گردید.
نوحینگ امتینه بردی طوفانی        منکرلرنی غرقاب اتدی بو دنیا
*
(صفحۀ ۸۷ نسخۀ قاضی)
۸ ـ رنج و محنت پیامبران در این دنیا :
أَمۡ حَسِبۡتُمۡ أَن تَدۡخُلُواْ ٱلۡجَنَّةَ وَلَمَّا يَأۡتِكُم مَّثَلُ ٱلَّذِينَ خَلَوۡاْ مِن قَبۡلِكُمۖ مَّسَّتۡهُمُ ٱلۡبَأۡسَآءُ وَٱلضَّرَّآءُ وَزُلۡزِلُواْ حَتَّىٰ يَقُولَ ٱلرَّسُولُ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ مَتَىٰ نَصۡرُ ٱللَّهِۗ أَلَآ إِنَّ نَصۡرَ ٱللَّهِ قَرِيبٞ ٢١٤
[ای مؤمنان ،] آیا پنداشته‌اید که وارد بهشت می‌شوید و حال آنکه هنوز مانند آنچه بر [سرِ] پیشینیان شما آمد ، بر [سرِ] شما نیامده است؟ دشواری و زیان به آنان رسید و [چنان سختی کشیدند و] به لرزه افتادند که پیامبر و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند: «یاریِ الله کی فرا خواهد رسید؟» آگاه باشید! بی‌تردید ، یاریِ الله نزدیک است.
پیغمبر لار موُندان وفا گؤرمه دی
محنت چکدی ذوق و صفا گؤرمه دی
*
۹ـ نپرداختن قارون زکات اموال خویش را
وَٱبۡتَغِ فِيمَآ ءَاتَىٰكَ ٱللَّهُ ٱلدَّارَ ٱلۡأٓخِرَةَۖ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ ٱلدُّنۡيَاۖ وَأَحۡسِن كَمَآ أَحۡسَنَ ٱللَّهُ إِلَيۡكَۖ وَلَا تَبۡغِ ٱلۡفَسَادَ فِي ٱلۡأَرۡضِۖ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُحِبُّ ٱلۡمُفۡسِدِينَ ٧٧ قَالَ إِنَّمَآ أُوتِيتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِيٓۚ … ٧٨
و با آنچه الله به تو بخشیده است، [ثوابِ] سرای آخرت را بجوی و [در عین حال،] بهره‌ات را از [زندگی] دنیا نیز فراموش نکن؛ و چنان که الله به تو نیکی کرده است، تو نیز [به بندگانش] نیکی کن و هرگز در پیِ تبهکاری [و فساد] در زمین نباش. بی‌تردید، الله مفسدان را دوست ندارد».
[قارون] گفت: «آنچه به من داده شده، در نتیجۀ [قدرت و] دانشی است که نزد من است» …
مال ییغنادی قارون زکات برمه دی
مالی بیلن یره یوتدی بو دنیا
*
۱۰ـ فرو رفتن قارون و خانه اش در قعر زمين :
فَخَسَفۡنَا بِهِۦ وَبِدَارِهِ ٱلۡأَرۡضَ فَمَا كَانَ لَهُۥ مِن فِئَةٖ يَنصُرُونَهُۥ مِن دُونِ ٱللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ ٱلۡمُنتَصِرِينَ ٨١
سپس قارون‌ را همراه خانه‌اش در زمین فروبردیم ؛ آنگاه هیچ گروهى نداشت كه او را در برابر [عذاب‌] الله یاری كنند و [خود نیز] نتوانست به خویشتن یاری رساند.
مال ییغنادی قارون زکات برمه دی        مالی بیلن یره یوتدی بو دنیا
*
۱۱ـ هر گاه اجل بیاید به تاخیر نمی افتد :
يَغۡفِرۡ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمۡ وَيُؤَخِّرۡكُمۡ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمًّىۚ إِنَّ أَجَلَ ٱللَّهِ إِذَا جَآءَ لَا يُؤَخَّرُۚ لَوۡ كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ ٤
[که اگر چنین کردید، الله] گناهانتان را می‌آمرزد و تا زمان معیّنی به شما مهلت می‌دهد؛ زیرا هنگامی که اجل الهی فرا رسد، تأخیر نخواهد داشت، اگر می‌دانستید»
ییگیت‌ جانلار قووانماغیل گورکونگه
‌گلسه‌ جلاد اجل قویماز ارکینگه‌
*.
ناگهان یتسه اجل برمس آنگا بیر دم آمان
بو شیرین جان آجیغیندان قیلغای سن آه و فغان
*
۱۲ـ حساب و میزان ترازوی روز قیامت حق است :
وَنَضَعُ ٱلۡمَوَٰزِينَ ٱلۡقِسۡطَ لِيَوۡمِ ٱلۡقِيَٰمَةِ فَلَا تُظۡلَمُ نَفۡسٞ شَيۡٔٗاۖ وَإِن كَانَ مِثۡقَالَ حَبَّةٖ مِّنۡ خَرۡدَلٍ أَتَيۡنَا بِهَاۗ وَكَفَىٰ بِنَا حَٰسِبِينَ ٤٧
روز قیامت ، ما ترازوهای عدل را [برای حسابرسی در میان] می‌نهیم ؛ آنگاه به هیچ کس [کمترین] ستمی نمی‌شود ؛ و اگر [کردارشان] همسنگِ دانۀ خَردَلی باشد ، آن را [به حساب] می‌آوریم ؛ و کافی است که ما حسابرس باشیم .
قورولار تره زی تانگلا قیامت        اول گون سنی حساب ایلار بو دنیا
*
۱۳ـ باد در اختیار و نیز چشمۀ مس [گداخته] در تسخیر حضرت سلیمان (ع) :
وَلِسُلَيۡمَٰنَ ٱلرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهۡرٞ وَرَوَاحُهَا شَهۡرٞۖ وَأَسَلۡنَا لَهُۥ عَيۡنَ ٱلۡقِطۡرِۖ  … (12)
و برای سلیمان، باد را [به خدمت گماشتیم] که [در وزشِ] صبحگاهان، مسیر یک ماهه را طی می‌کرد و شامگاهان [نیز] مسیر یک ماهه را می‌پیمود ؛ و چشمۀ مس [گداخته] را برایش روان ساختیم .
دیرناق بیله داغلار دیلن بنی جان        سوُوا ، یله حُکم ایله گن سلیمان
*
تختینی یل چکن حکمی سلیمان       قالمادی ، دنیادن گیتدی ، یارانلار!
*
۱۴ـ توبۀ حقیقی و نصوح :
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ تُوبُوٓاْ إِلَى ٱللَّهِ تَوۡبَةٗ نَّصُوحًا عَسَىٰ رَبُّكُمۡ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمۡ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدۡخِلَكُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ … ٨
ای کسانی ‌که ایمان آورده‌اید ، به سوی الله توبه کنید ؛ توبه‌ای خالصانه . امید است پروردگارتان گناهانتان را از شما بزداید و شما را به باغ‌هایی [از بهشت] وارد کند که جویبارها از زیر [درختان] آن جاری است؛
قُلزم گُنــــــاهی نینگ ترینگ دردینی        چین توبـــــــــه  قوُروُدار  آنگا  اِم بولوُپ
*
خالقا ، بیهوده عمریم بادا گچدی بیلمه دیم       آلمادیم توبۀ نصوح ، ظلمت یاراغین قیلمادیم
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-10-30 21:53:382021-10-30 21:53:38آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۲۱)
صفحه 2 از 7‹1234›»

جستجو در سایت

اهداف بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها

1- ایجاد انقلاب علمی در جهان اسلام با بینش منظم عقلانیت ریاضی
2- نهادینه کردن تئوری توسعه علمی در فرهنگ علمی کشورهای اسلامی (سوال، فرضیه، نظریه، تئوری،اصل و قانون)
3- پایین آوردن سن دانشمندان کشورهای اسلامی به 25 الی 30 سال
4- ایجاد تفاهم و دوستی در جهان بین الملل از راه علم

منشور بنیاد همگرایی تمدنها
مولف: صمد بدراق نژاد

تماس با ما:

آدرس: ایران ، استان گلستان ، شهرستان علی آباد کتول؛ خیابان بی بی شیروان؛ ترکمن صحرا؛ روستای بدراق نوری خان؛ خیابان جلال الدین محمد بلخی(مولوی)؛ خیابان عرفان ، عرفان اول؛ کدپستی ۴۹۴۸۱-۱۷۳۳۳

شماره تماس:   ۰۹۹۰۶۵۲۵۰۴۵  –  09119477464

رفتن به بالا