• English
  • فارسی
  • Theory
  • Notes
بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن
  • 0سبد خرید فروشگاه
  • WhatsApp
  • صفحه اصلی
  • آرا و اندیشه ها
    • مختوم‌قلی فراغی
      • دیدگاه قرآن و احادیث نبوی
      • دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی
    • مولانا جلال الدین محمد بلخی
    • سعدی
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حافظ
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حضرت ابن عربی
    • سنایی
    • عطار
    • نظامی گنجوی
  • پروژه انسان ، جهان ، ریاضیات
  • ریاضی دانان جهان اسلام
  • آرا و نظریه های اقتصاد دانان جهان
    • اقتصاد دانان اسلامی
    • اقتصاد دانان جهان غرب
  • آرا و نظریه های فلسفی
    • فلاسفه اسلامی
    • فلاسفه غرب
  • آکادمی فیزیک جهان اسلام
  • تماس با ما
  • English
  • فارسی
  • جستجو
  • منو منو
edmin

شرح و بیان شعر : ناری بولماسا (فراغی)

1400/05/24/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم
آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۱۰)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
شرح و بیان شعر : ناری بولماسا (فراغی)
(بر اساس نسخۀ قاضی صفحۀ ۶۳)
مضمون : فرزند آبرومند ، رفتار نیکو ، زیبای بی یار ، گفتار شیرین .
“ناری بولماسا”
باغبانچی‌ باغی‌ نیله‌سین‌
باغیندا ناری‌ بۏلماسا
وقتی در باغ ها میوه [انار] نباشد باغ برای باغبان ارزشی ندارد .
آتادان‌ اۏغۇل دۏغماسین
‌نامیسی‌ عاری‌ بۏلماسا
اگر فرزندی عاری از عار و ناموس باشد همان به که بدنیا نیاید .
قرار داشتن هر چیزی در جای مناسب خودش
در روایات جملۀ « ان الله جمیل یحب الجمال؛ خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد » با عبارات گوناگونی آمده است . زیبایی یعنی چه؟ زیبایی ، یعنی قرار داشتن هر چیزی در جای مناسب خودش . زیبایی ، تعریف ثابتی در پدیده ها ندارد ؛ بلکه زمانی به تعریف خودش نزدیک می شود که آن پدیده بیشتر سرجای مناسب خودش قرار گیرد .
استاد سخن مخدومقلی فراغی هم در این شعر « ناری بولماسا » به زیبایی تمام این مفهوم ارزشمند را با کلمات قصار گونۀ خود به تصویر کشیده است :
با میوه دار بودن باغ باغبان ـ مزیّن بودن فرزند به عار و ناموس ـ قرار گرفتن بلبل در بوستان و بُز کوهی (داغ کیک) در بلندی های کوه ـ جایگاه شایستۀ و رفتار اسب اصیل و سواری نسبت به اسب بارکش ـ یار مناسب برای زن خوب و زیباروی ـ شیرین گفتاری برای انسان .
*
بلبله‌ جنگّل باغ‌ اۏلماز
آیراغا دپه‌ داغ‌ اۏلماز
آیراق = داغ کییگی ، داغ گچی سی ، آهو ، بزکوهی .
 دپه / دفه = توممک ، اولاقان قوم اؤیشمه گی ، تپّه .
بد‌و یابی‌دان‌ یگ اۏلماز
مگر رفتاری‌ بۏلماسا
بدو = مینیلیان و چاپیلیان گؤیچلی تخم آط ، اسب اصیل .
اشک‌ اوزۆن‌ اگسیک‌ سایماز بدودن
‌قیمت اتسنگ ، آت یانیندا بللی‌دیر
بدو دییگچ ، همّه‌‌ بدو دنگ بۏلماز
        چین‌ بدولر میدانیندا بللی‌دیر  (فراغی)
یابی = یؤک چکیان آط ، اسب بارکش ، یابو .
بگ اولسا ییگیدینگ اصلی- نسبی
‌          قاچان‌ دنگ بولادیر آت بیلن‌ یابی‌ (فراغی)
یِگ = قاوی ، یاغشی ، اونگات ، بهتر ، عالی .
*
شربت‌ ایچسنگ، بالا دؤنر
هر بیر گۆنی‌ ییلا دؤنر
گُل دک‌ رنگّی‌ کۆله‌ دؤنر
گؤزه‌ لینگ یاری‌ بۏلماسا
گُل دَک = گله منگزش ، گل یالی .
دَک = تکین ، یالی ، منگزش ، مانند ، شبیه .
کۆل = خاکستر ، کۆل رنگی = رنگ خاکستری .
گۆزل = آوادان ، گلشیک لی ، گورمه گی ، زیبا ، قشنگ ، خوشگل .
دعاما دۇش‌ گلن‌ گؤگرر گُل د‌ک‌
گُلۆنگ موسمی‌ د‌ک‌ دوران‌ تاپیلماز
قهریم‌نینگ آتشی‌ کؤیدورر کۆل د‌ک‌
          کۆل اۏرنۇندان‌ قایدیپ‌ بوستان‌ تاپیلماز   (فراغی)
*
نیچه‌لر گُله دؤنمۆش
گُل یانمیش، کۆله دؤنمۆش
نیچه‌لر قۇما دؤنمۆش
       نیچه‌لر سۏلدی گیتدی  (فراغی)
*
حق‌ هر کیمه‌ بیر یاغشی‌ یار برمأن‌ دیر
سؤزی‌ آه‌ دیر ایچی‌ دۏلی‌ آرمان‌ دیر
یۆز یاشاسا، بأش‌ گۆن‌ عُمر سۆرمأن‌ دیر
        هر کیمینگ مناسب یاری‌ بۏلماسا  (فراغی)
***
مخدومقلی‌، نهان‌ دییرلر
جان‌ سؤوه‌نه‌ جهان‌ دییرلر
اول ییگیده‌ حیوان‌ دییرلر
شیرین‌ گفتاری‌ بۏلماسا
*
آش‌ – سوو بیله‌، گرچه‌ تاپار تن‌ مازا
شیرین‌ سوزدور جان‌ قولاغنا گنگ مازا
جان‌ اؤیوندن‌ خوش‌ نصیحت‌ آنگمازا
          قاتی‌ داشا‌ دگن‌ سۇو دک اؤتمز هیچ   (فراغی)
*
آدَم قدرین بیلمأن یؤرن آدَمدان
اۏندان ینه اۏتلاپ یؤرن مال یاغشی
سؤز معنی‌سین بیلمأن سؤزلأن آدمدان
               اۏندان ینه سؤزلمه‌ین لال یاغشی     (فراغی)
………………………………………………………………………………..
منابع :
۱. قرآن مجید  ۲.  فایل صوتی استاد نور قلیچ فداکار ۳ . نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری  ۴. سایت جامع التفاسیر و الترجمات  ۵. وبسایت آنلاین سوزلوک فرهنگ لغات ترکمنی آقای محمود عطاگزلی ۶. کتب لغات مختلف از جمله فرهنگ قاضی ، سوزلیک ، فرهنگ سینا و سلیم ، فرهنگ راسخ ، فرهنگ ترکی نوین .
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-15 12:19:122021-09-12 12:21:30شرح و بیان شعر : ناری بولماسا (فراغی)
edmin

شرح و بیان شعر : نه ایش گلر باشیمیزا (فراغی)‎

1400/05/23/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم
آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۹)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
شرح و بیان شعر : نه ایش گلر باشیمیزا  (فراغی)
(صفحۀ ۶۲ ،۶۳ نسخۀ قاضی)
مضمون : دینی ، پند و اندرز .
فهرست مطالب :
۱ـ مردم در خوابند ، وقتی‌كه مردند بيدار می‌شوند .
۲ـ حسابرسی دقیق اعمال خیر و شر در قیامت
۳ـ اشعاری دیگر در مورد حساب دقیق اعمال خیر و شر
ای‌ یارانلار، بیلمک‌ اۏلماز
نه‌ ایش‌ گلر باشیمیزا
یرانلار ، یارانلار =دوست لار ، یارلار ، یولداش لار .
بیلمک اولماز = بیلیب بولماز .
شاعر در این بیت قصد بیان عجز و ناتوانی انسان ضعیف را در عدم اطلاعات و احاطه به حالات مختلف تقدیر و گردش کج ایّام سرنوشت را دارد .
گؤرونگ بو قحبه‌ فلکی‌
آوی‌ قۏشار آشیمزا
قحبه فلک = در جای جای ابیات فراغی نوعی خطاب است که برای نکوهش و مذمّت دنیای فانی و زود گذر به کار می رود :
گردشی کج قحبه فلک الیندن
         ارتیری شاد بولان اؤیلأن گۆلمه‌دی   (فراغی)
آوی = زهر ، اؤلدوریجی مادّا .
آوی قوشار داشیمیزا = این مصراع در نُسَخ بخارا ، نیک نهاد و عاشور پور به صورت : هنگام قورار داشیمیزا ، ثبت شده که از نظر معنا و مفهوم نیز همان صحیح است .
*
اجل گلر، آغزین‌ آچار
اینچه‌ بیلینگ زمین‌ قۇ‌چار
اجل = اؤلوم ، اؤلوم فرصتی ، اؤلوم وقتی .
قوُچار/ قوچماق = باغرینگا باسماق ، قوجاغینگا قیسماق ، قوجاقلاماق . به آغوش کشیدن و در بغل گرفتن .
گۆلۆپ‌ گلن‌ آغلاپ‌ گچر
رحم‌ اتمز گؤز یاشیمیزا
گۆلۆپ‌ گلن‌ آغلاپ‌ گچر = قسمت اوّل این مصراع کنایه از شادی تولّد و شقّ ثانی آن اشاره به تلخی مرگ دارد . و در ادامه بی رحمی گردش کج فلک …
*
دایانمانگ بختا‌، اقبالا
دۏلانار یۆز مۆنگ خیالا
دایانمانگ = یاپلانمانگ ، آرقا برمانگ ، تکیه نکنید ، متّکی نباشید .
دولانار/ دولانماق = گیدیب گلماک ، رفت و برگشت .
اعتبار یۏق‌ گنجه ‌، مالا
دنیا منگزأر دۆیشۆمیزه‌
اعتبار= اینام ، اینانچ ، اینانماق لیق .
۱ـ مردم در خوابند ، وقتی‌كه مردند بيدار می‌شوند
هنگام مرگ ، انسان به عالمی چشم می‌گشايد و به درك حقايقی نائل می‌شود كه چه بسا عمری از آن غـفلت داشته است . گويی از خواب سنگين چندين ده ساله برخاسته و اينك خود را با واقعيات با عـظمتی روبرو می‌بيند. پيامبر اسلام (ص) فرمود: «الناس نِيامٌ فَاِذا مَاتُوا اِنتَبَهُوا»؛«مردم در خوابند ، وقتی‌كه مردند بيدار می‌شوند».
منظور این سخن این است که مردم در دنیا در حال غفلت به سر می‌برند. در حقیقت این نوع سخنان کنایه از قصور درک و فهم انسان از دریافت حقیقت هستی می‌باشند .
آن‌گونه که نفوس انسان‌های عادی در خواب دچار چنین حالتی می‌شود ؛ لذا ما در یک خواب طولانی از غفلت از معارف دین به سر می‌بریم ؛ از این جهت بیشتر مردم در دنیا مانند آدم‌های در خوابند نسبت به آخرت . وقتی که مردند می‌بینند که از آنچه را که در دنیا کسب کرده‌اند چیزی با خود ندارند.
مردم در زندگى چنان‌اند که در حال خواب و بی‌‌‏خبرى به سر می‌برند ، هر چه را به جا می‌آورند به حقیقت آن آگاه نیستند و آنچه در نظر دارند مانند وهم است که بر پایه و اساسی استوار نخواهد بود . زمانی که می‌میرند شئون وجودى آنان بر آنان آشکار خواهد شد و همه اعمال قلبى ، جوارحى و خُلقى را به خاطر خواهند آورد و به باطن اعمال و رفتار خود آگاه خواهند شد . آن‌گاه درک خواهند نمود که زندگى آنان در دنیا بر اساس بی‌‏توجهى و بی‌‏خبرى از خود بوده ، مانند آن‌که در حال خواب زندگى و حرکات خود را به سر برده‌‏اند و از خود غافل بوده‌اند . پس از مرگ در عالم شهود همه اعمال و حرکات وجودى خود را به طور صریح و تمثل مشاهده خواهند نمود ، به گونه‌ای که هرگز از صفحه وجودى خیال و صورت علمى آنان زایل نخواهد شد.    (سایت اسلام کوئست نت)
*
فلک‌ بیزه‌ اگری‌ باقیپ
‌قۏ‌ل اۇ‌زادیپ‌ افسون‌ اۏقیپ‌
اگری = قیاق ، قیشیق ، کج و خمیده ، نادرست .
اگری باقماق = قیه باقماق ، کنایه از نگاه بد و شوم فلک .
اوُزاتماق = بیر زادی بیرینه برمک اوچین الینگی اؤنگه یازماق .
اۏرتا یۏ‌لدا دأنه‌ دؤکوپ
‌تۏر قوروپدیر داشیمیزا
قوروپدیر = آیلابدیر ، بجریب دیر .
*
مخدومقلی‌ بارسانگ مو‌ندان‌
خیری‌- شرّ سۏرارلار سندن
۲ـ حسابرسی دقیق اعمال خیر و شر در قیامت
فَمَن يَعمَل مِثۡقَالَ ذَرَّةٍ خَيۡرٗا يَرَهُۥ  ٧ وَمَن يَعۡمَلۡ مِثۡقَالَ ذَرَّةٖ شَرّٗا يَرَهُۥ ٨
ترجمه : آنگاه هر کس به‌ اندازۀ ذره‌ای کار نیک انجام داده باشد ، [پاداشِ] آن را می‌بیند ؛ و هر کس به اندازه ذره‌ای کار بد کرده باشد ، [کیفرِ] آن را می‌بیند.
۳ـ اشعاری دیگر در مورد حساب دقیق اعمال خیر و شر
ذرّه ذرّه بیر- بیر سورسالار حساب
   روسیاه ، شرمنده ، برر سن جواب
*
میزان تره زی گه سالیپ اعمالی
   خیراً ، شرّاً عزم قیلیشماق باردیر
*
حساب ایلأپ، خیر-شرینگ چکرلر
یا ملک‌ میزانین‌ قو‌رسا گرکدیر
*
یاغشی‌-یامان‌، ادن‌ ایشینگ باشینگا
بیرین‌-بیرین‌ قایدیپ‌ گلسه‌ گرکدیر
*
بیر طرفدان‌ ذَرّه‌ ذَرّه‌ سو‌رالار
هر کیم‌ اوز حسابین‌ برسه‌ گرکدیر
***
شیرین‌ جان‌ آیریلسا تندن
‌قو‌م‌ قو‌وانار لأشیمیزه‌
قۇم قۇنار = در بین این دو کلمه صنعت واج آرایی به کار رفته است .
«واج آرایی» یا «نغمه حروف» آرایه‌ای است که در آن ، یک یا چند صامت یا مصوت بیش از حد معمول تکرار می‌‌شود ، به‌ گونه‌ای که این تکرار کلام را خوش‌آهنگ و اثربخشی آن را افزون می‌کند.
………………………………………………………………………………..
منابع :
۱. قرآن مجید  ۲.  فایل صوتی استاد آنه دردی عنصری ۳ . نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری  ۴. سایت جامع التفاسیر و الترجمات  ۵. سایت اسلام کوئست نت ۶. کتب لغات مختلف از جمله فرهنگ قاضی ، سوزلیک ، فرهنگ سینا و سلیم ، فرهنگ راسخ ، فرهنگ ترکی نوین .
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-14 08:42:312021-09-12 08:45:09شرح و بیان شعر : نه ایش گلر باشیمیزا (فراغی)‎
edmin

شرح و بیان شعر : ماه و سال لارا (فراغی)‎

1400/05/23/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم
آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۷)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق و بررسی : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
شرح و بیان شعر : ماه و سال لارا (فراغی)
(صفحۀ۶۰ و ۶۱ نسخۀ قاضی)
مضمون : شعر تعلیمی در مورد بی وفایی دنیا ، مرگ ، اجل .
فهرست مطالب :
۱ـ تأکید قرآن بر توجّه به منابع خبر
۲ـ جلو گیری از اخبار کاذب در جهان معاصر
۳ـ حاضر بودن نامۀ اعمال در قیامت
۴ـ شعری از سعدی رحمة الله علیه
۵ ـ مرگ ، انسان را هر هر کجا که باشد در می یابد
۶ ـ اشعار دیگر از فراغی در ناممکن بودن فرار از مرگ
“ماه و سال‌لارا”
ایمدی‌ کؤنگلۆم‌، بو دنیانی‌ سؤیمه‌گیل
اینانماغیل ، یاغشی‌ ماه‌ و ساللارا
ایمدی = همان ایندی می باشد .
کونگل = گوون ، دل ، قلب ، ایچ یورک ، ضمیر باطن .
 سؤیمک = بتر کان قاوی گورمک و محبت اتمک ، عشق .
عاقل ارسنگ ، هر بیر سؤزه‌ اۇ‌یماغیل
سؤزه‌ اۇ‌یان‌ دۆشر آلدان‌ آللارا
أرسنگ = بولسنگ معناده .
 اۇیماغیل = اقتدا اتمه ، ایزیندن گیتمه ، اینانمه .
آل = حیله و مکر.
۱ـ تأکید قرآن بر توجّه به منابع خبر
يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَكُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَيَّنُوٓاْ أَن تُصِيبُواْ قَوۡمَۢا بِجَهَٰلَةٖ فَتُصۡبِحُواْ عَلَىٰ مَا فَعَلۡتُمۡ نَٰدِمِينَ ٦
ای مؤمنان ، اگر شخص منحرفى خبرى برایتان آورد ، تحقیق كنید تا مبادا ندانسته به گروهى [بی‌گناه] آسیب برسانید و از کردۀ خود پشیمان شوید.
*
عاقل ارسنگ ، هر بیر سؤزه اۇیماغیل
سؤزه  اۇیان  دۆشر  آلدان  آللارا
تو اگر صاحب عقلی ! هر سخنی را بدون تحقیق و بررسی باور و دنبال مکن ، چرا که چنین کسان زود باور ، به انواع و اقسام مکر و حیله ها گرفتار می شوند .
۲ـ جلو گیری از اخبار کاذب در جهان معاصر
این موضوع در شرایط کنونی که اخبار از منابع مختلف و گاه ناموثق منتشر و گاه خبری در کمتر از چند دقیقه در جهان پخش می‌شود بسیار اهمیت دارد . آن‌چنانکه شنوندگان خبر تا از صحّت و سقم خبری مطمئن نشده‌اند نباید آن خبر را پخش کنند . همچنین هر کس با ابزار پیشرفته کنونی می‌تواند به انواع مختلف یک خبر را بیان و منتشر کند ؛ به این جهت بجاست همگان تا از خبری مطمئن نشده‌اند آن را پخش نکنند . زیرا قرآن کریم خبر می‌دهد احتمال پشیمانی از انتشار خبری که به آنان اطمینان نیست وجود دارد . انسان مومن نباید زودباور و سطحی باشد ، زیرا ایمان با زودباوری سازگاری ندارد از طرفی کار فاسق ایجاد فتنه بین مسلمانان است . با تحقیق و بررسی ، می توان از رشد فتنه و کار افراد فاسق جلوگیری کرد . (سایت جمهوری اسلامی ایران)
یۏق‌ اکن‌ دنیانینگ عهدی‌ وفاسی‌
هانی‌ ییگیت‌لرینگ ذوقی‌ صفاسی‌
قانی = هانی .
ییگیت = جوان ، یاش .
گون‌ گوندن‌ آرتادیر جبری‌ جفاسی
‌بیر گون‌ سالار سیزی‌ یامان‌ حاللارا
آرتادیر = آرت یاندیر ، اضافه و زیاد بولیاندیر .
یامان = اربت ، پیس ، قاوی دال .
*
بیر گون‌ دۇشارسینگیز دواسیز درده‌
جان‌ آیریلیپ‌ آغلار سارغاریپ‌ مُرده‌
سارغاریپ = سارغارماق : زرد و نحیف شدن ، اذا و اذیت چکمک .
سارغاریپ یؤرمأک = اذا چکیب یؤرمأک .
یۏ‌لوغار سیز موندا، اوندا، هر یرده‌
دفتره‌ یایلان‌ قیل و قاللارا
یولوقماق = ساتاشماق ، دوشماق ، دوچار بولماق ، واصل بولماق ، نائل بولماق .
بی صبر قُل تیز یولوغار بلاغا
             صبرلی قُل دوره دوره شاد بولار  (فراغی)
دفتره یازیلان قیل و قال لار= تقدیر ، سرنوشت ، قضاوقدر، مشیت الهی ، مقدّر .
۳ـ حاضر بودن نامۀ اعمال در قیامت
يَوۡمَ تَجِدُ كُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَيۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَيۡنَهَا وَبَيۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِيدٗاۗ … ٣٠     (آل عمران ،۳۰)
[روز قیامت ،] روزی [است] که هر کس آنچه را از کار نیک [و بد] انجام داده است حاضر می‌بیند و آرزو می‌کند میان او و اعمال بدی که انجام داده است فاصلۀ زیادی باشد …
*
گلن‌ گچر، مو‌ندا هیچ کیمسه‌ قالماز
بندیوان‌دیر آندا ، بارانلار گلمز
بندیوان = قولی باغلی بولوپ توتولان ، دشمانینگ الینه دوشوپ گرفتار بولان ، اسیر .
اؤتندن‌ گچندن‌ خبرین‌ بیلمز
غریب اولکه‌سینه‌ گیدن‌ ایللره‌
اؤتن گچن = گچن گلن ، بیر بیرینینگ ایزینده گلیان مترادف کلمه لر دور .
غریب اؤلکه = آخرت ، اؤدنیا ، ناتانیش .
*
مختومقلی ایشان در این بند دو بیتی ، حالت نزع و جان کندن را به زیبایی تمام به تصویر کشیده است :
جانینگنی‌ تارتارلار بوغازینگ قیسساپ‌
شۏل دم‌ قارانگقیرار آی‌ بیلن‌ آفتاب
تارتماق = دارتماق ، چکمک ، کشیدن .
قارانگقیرار = غارانگقی بولر ، سیاه و تاریک ، زات گورونمه یان .
آتا اۏغۇل ، دوست‌ یاریندان‌ دیل ایستأپ‌
تلموریپ‌ باقار سن‌ ساغ‌ و سو‌للارا
دیل ایستاب = محتضر آدم قیسّاغ و داریغما حالت ده بولیب ، اؤز آیدجاق زادینه ، بیله کی آدم لردن دیل ایستیار ، یعنی کمک طلب ادیار .
دِلمورمک ، (دِلمیرمک ، تلموُرمک  ـ بیرینه زارین ، نایینجار قاراییش بیلن سراتمک ، بویون بوروپ خاییش اتمک ، ایکی باقا اورونماق . (قاضی)
*
نصیب بو‌لسا، ایلینگ گونونگ ییغیلار
هجران‌ اودی‌ یوره‌گینگه‌ داغ‌ سالار
ییغیلماق = اؤیشمک ، جمع بولماق .
۴ـ شعری از سعدی رحمة الله علیه :
بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران
هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد
داند که سخت باشد قطع امیدواران
اۏغۇل-قیز، دوست‌-یارینگ اوزادیپ‌ قالار
آیرالیغا گیدن‌ اوزین‌ یو‌للارا
اوزادیب قالار = بدرقه و مشایعت ، جنازه نی بدرقه ادر .
*
جلا‌د اجل بیر گون‌ گلسه‌ نأد‌ر سن‌
علاجی‌ یۏق‌، ناچار بولوپ‌ گیدر سن‌
روزی که جلّاد اجل بیاید جز رفتن [مرگ] چاره و علاجی نداری .
۵ ـ مرگ ، انسان را هر کجا که باشد در می یابد
أَيۡنَمَا تَكُونُواْ يُدۡرِككُّمُ ٱلۡمَوۡتُ وَلَوۡ كُنتُمۡ فِي بُرُوجٖ مُّشَيَّدَةٖۗ      (78) نساء
ترجمه : هر کجا باشید ، مرگ شما را درمی‌یابد ؛ هر چند که در برج‌های استوار باشید .
قُلۡ إِنَّ ٱلۡمَوۡتَ ٱلَّذِي تَفِرُّونَ مِنۡهُ فَإِنَّهُۥ مُلَٰقِيكُمۡۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَٰلِمِ ٱلۡغَيۡبِ وَٱلشَّهَٰدَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمۡ تَعۡمَلُونَ ٨    (جمعه)
۶ ـ اشعار دیگر از فراغی در ناممکن بودن فرار از مرگ
اجلینگدن قورقوُب گیرسنگ عمانا
     قورقوُدان نه پیدا گیده جک جانا
عمرینگ آخر بولوُپ دولسا پیمانا
    خشخاشینگ سامانی باشی سیندیرار
٭
جلّاد اجل بیر گون ، گلسه نأدِر سن
     علاجی یوق ، ناچار بولوپ گیدر سن
٭
دنیا دراز، عمر قالماز
     اجل گلسه‌، چاره‌ بۏلماز
٭
ییگیت جانلار قوُوانماغیل گؤرکؤنگه
    گلسه جلّاد اجل قویماز ارکینگه
٭
کیم قالار اؤلمه ین اجل یِتِن سوُنگ
   قوُیمازلار گِزمأگه یاقا توُتان سوُنگ
٭
اجل دۏغری‌ گلسه‌، قارشی‌ دو‌رار سن‌
    قاچیپ‌ امکانینگ یۏق‌، گؤوسونگ گرر سن‌
٭
گلسه‌ اجل بادی‌، بولار ناعلاج‌
     گیتگی‌سی‌دیر، یاغشی‌-یامانی‌ بۏلماز
***
مخدومقلی‌، سن‌ هم‌ پشمان‌ ادر سن
‌… … …. … … بیللره *
* بو قوشغی‌ یکه ‌- تاک‌ قولیازمادا بولوپ ‌، سیاه‌سی‌نینگ بوزولانلیغی‌ سبأپلی ‌، اونونگ اینگ سونگقی‌ سطرلرینی‌ اوقیماق‌ ممکن‌ دأل.
………………………………………………………………………………..
منابع :
۱. قرآن مجید  ۲.  فایل صوتی استاد آنه دردی عنصری ۳ . نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری  ۴. سایت جامع التفاسیر و الترجمات  ۵. کلیات سعدی ۶. سایت جمهوری اسلامی ایران ۷. کتب لغات مختلف از جمله فرهنگ قاضی ، سوزلیک ، فرهنگ سینا و سلیم ، فرهنگ راسخ ، فرهنگ ترکی نوین .
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-14 08:39:122021-09-12 08:42:07شرح و بیان شعر : ماه و سال لارا (فراغی)‎
edmin

شرح و بیان شعر : حیراندادیر – حیراندا‎

1400/05/20/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
بسم الله الرحمن الرحیم
آراء و اندیشه های مخدوم قلی فراغی از دیدگاه قرآن و احادیث نبوی (۳)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریۀ همگرایی تمدن ها)
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
شرح و بیان شعر : حیراندادیر ـ حیراندا
(صفحۀ ۵۷ نسخۀ قاضی)
موضوع : عرفانی
قالب : بخش اول دو بیتی (ذو قافیتین جدید) دیگر بخش ها : مسمّط مربّع (۱)
“حیراندادیر-حیراندا”
عاشقلار حق‌ عشقیندا             حیراندادیر – حیراندا
گوزلر ضعیف‌ ایزیندا                گریاندادیر – گریاندا
عاشقان عشق حق دائماً در حیرت بوده و چشم هایشان ضعیف و گریان اند .
عاشق : (۱) دوستدار ، جوینده ی حق با وجود دوستی تمام و جدّ بلیغ ، (۲) جوینده ی حق با وجود طلب و جدّ تمام و غیر از محبوب خود کسی را نخواهد و نجوید .
حق : نامی است از اسماء الهی و نزد اهل تصوّف ذات خداوند است .
عشق : محبّت مفرط ، عشق افراط در محبّت است ، عشق آتشی در دلها است که غیر از محبوب هر چیز را می سوزاند ، مهم ترین رکن از ارکان طریقت .
حیرت : امری که وارد می شود بر قلوب عارفان در موقع تأمّل و حضور و تفکّر آنها که تأمّل و تفکّر ، حاجب آنها می گردد .
حیران : از ریشۀ حیرت به معنی سرگشته و متحیّر ، ششمین مرحله از مراحل هفتگانۀ سلوک به روایت شیخ عطار در منطق الطیر .   (۲. فرهنگ اصطلاحات عرفانی) ـ (۱. پرنیان هفت رنگ)
*
قیلدی‌ آنگا حق‌ رحمت‌               نور‌ تجلّی‌ قُدرَت‌
خرقه‌ گین‌ خواجه‌ احمد          سیراندا‌دیر – سیراندا
خداوند رحمتش را شامل حال خواجه احمد خرقه‌پوش گرداند که تجلی نور قدرت شده و در سیر الی الله بود .
نور تجلّی : نوری که از جانب خداوند به کوه طور تابید و منجر به صدور ۱۰ فرمان الهی به حضرت موسی (ع) شد تا قوم خود را رهبری کند . (۱)
خواجه احمد یسوی : یکی از پیران بزرگ تصوّف است ملقّب به «پیر ترکستان» وفات ۵۴۵ ه . ق . و طریقت وی در بسیاری از کشورها رواج پیدا کرده است .  (دیوان فراغی عاشور پور) (۳)
 ترک ها او را «آتا» یعنی «پدر» می خوانند . وی مجموعة اشعار صوفیانة خود را (دیوان حکمت) نامیده است . (۱)
سیران : این ، واژه کانون ایهام است :
الف ـ گردش در اطراف و اکناف جهان
ب ـ سیران ، همان سلوک است در عرفان که سالک باید ، همواره طی کند تا به مقام وصل برسد . (۱)
سیر نزد صوفیان دو گونه است : «سیر الی الله» و «سیر فی الله» ؛ سیر الی الله با شناختن خدا به نهایت می رسد امّا سیر در خدا «فی الله» را نهایتی نیست . (۲)
چون حق را نهایتی نیست . هُوَالبَاقِی بَعدَ فَناءِ کُلِّ شَیء «اوست ماندگار در حالی که همۀ موجودات به فنا رفته اند» .  (شرح دیوان شمس تبریزی) (۴)
سَیرِ بیرون است ، قول و فعلِ ما       سَیرِ باطن هست ، بالایِ سَما (مثنوی معنوی)
*
یردن‌ چیقان‌ آغاچ‌لار            تیلی‌ ثنالی‌ قو‌ش‌لار
سبحان‌ سؤین‌ درویش‌لر             دَوْراندادیر – دَوْراندا
درختان سر برآورده از خاک و پرندگان ثناگوی و درویشان دوستدار خداوند سبحان ، همه درحال ثنا و ستایش او هستند .
گیاهان و درختان در حال سجده برای خداوند
وَٱلنَّجۡمُ وَٱلشَّجَرُ يَسۡجُدَانِ ٦ و گیاه و درخت [برایش] سجده می‌کنند.   (رحمن)
هر که در آسمان و زمین حتّی پرندگان در حال ستایش الله متعال
أَلَمۡ تَرَ أَنَّ ٱللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱلطَّيۡرُ صَٰٓفَّٰتٖۖ كُلّٞ قَدۡ عَلِمَ صَلَاتَهُۥ وَتَسۡبِيحَهُۥۗ وَٱللَّهُ عَلِيمُۢ بِمَا يَفۡعَلُونَ ٤١
آیا ندیدی هر كه [و هر چه‌] در آسمان‌ها و زمین است و [حتی] پرندگانِ پرگشوده [در آسمان ، همگی] الله را به پاکی می‌ستایند . هر یک از آنان نیایش و ستایش خویش را می‌داند و الله به آنچه می‌کنند آگاه است.
*
آییل، عاشقیم‌ ، آییل              مجنون‌ بو‌ل، خلقا یاییل
خلیل او‌غلی‌ اسماعیل           قُرباندادیر – قرباندا
ای عاشق ! به خود بیا و خیلی هوشیار باش ، همانند اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل الله که عاشقانه بدون کوچکترین واهمه ای خود را کاملاً تسلیم نموده و به قربانگاه رفت .
ابراهیم (ع) خلیل الله (دوست خداوند)
… وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ١٢٥ و الله ابراهیم را به دوستی خالصانه خود برگزید.
خلیل او‌غلی‌ اسماعیل           قُرباندادیر – قرباندا
ابراهیم خلیل الله : ابراهیم دوست خدا ، لقب خلیل الله برای حضرت ابراهیم علاوه بر احادیث از آیۀ ۱۲۵ سورۀ نساء گرفته شده است : وَٱتَّخَذَ ٱللَّهُ إِبۡرَٰهِيمَ خَلِيلٗا ( فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی)  (۵)
ذبح و قربانی اسماعیل (ع) توسط ابراهیم (ع)
فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِيمٖ ١٠١ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡيَ قَالَ يَٰبُنَيَّ إِنِّيٓ أَرَىٰ فِي ٱلۡمَنَامِ أَنِّيٓ أَذۡبَحُكَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ قَالَ يَٰٓأَبَتِ ٱفۡعَلۡ مَا تُؤۡمَرُۖ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰبِرِينَ ١٠٢ فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ ١٠٣ وَنَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ١٠٤ قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ١٠٥ إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ ١٠٦ وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ ١٠٧
ما [دعایش را مستجاب کردیم و] او را به تولد پسری بردبار بشارت دادیم . و چون [اسماعیل] به [سن نوجوانى و] حد تلاش [و همكارى] با او [= ابراهیم] رسید ، به وی گفت : پسرم ، در خواب [به من وحی می‌شود و] مى‌بینم كه تو را ذبح مى‌كنم . نظرت در این باره چیست؟» [اسماعیل] گفت : «پدرجان ، آنچه را به تو امر شده است انجام بده . ان شاء الله مرا [در برابر اجرای این فرمان ،] شكیبا خواهی یافت». هنگامی که هر دو تسلیم [فرمان پروردگار] شدند و [ابراهیم] او را به پیشانی [بر خاک] نهاد. به او ندا دادیم که : «ای ابراهیم ، یقیناً که خوابت را تحقق بخشیدی». ما نیکوکاران را اینچنین پاداش می‌دهیم . بی‌تردید ، این [خواب ،] آزمایشی آشکار بود [و ابراهیم از آن سربلند بیرون آمد]. و [جان] او را در ازای قربانی بزرگی بازخریدیم .   (صافات)
*
طۇر داغیندا دۇران‌لار         نیچه‌ غایب ا‌رن‌لر
جمالینگنی‌ گور‌ن‌لر         فرماندادیر – فرماندا
مقیمان کوه مقدّس طور ، همراه با دیگر مردان عارف و خداجوی ـ که دیدار جمالت نصیب آنان شده ـ همه تحت فرمان تو هستند .
کوه طور سینا
« طور» به معنی کوه است ، کلمه « طور » ۱۰ مرتبه در قرآن مجید آمده است ،
طور به معنی نزدیک شدن نیز هست ، (واللهِ لا اطورُ بِهِ ـ به خدا به او نزدیک نمی شوم .) « طور » محل نزدیک شدن موسی (ع) به خداوند بوده است . (فرهنگ مبین) (۶)
این کوه از مشاهیر جبال جهان است و موسی پیغمبر علیه السلام در آنجا نور الهی را بر سر درخت دید و شرف تکلیم یافته و با خدا مناجات کرد و به پیغمبری رسالت یافت .
مراد از« طور سَینا » که در آیه ی ۲۰ سوره مؤمنون و «طور سینین» در آیه ی ۲ سوره تین آمده ، جبل موسی یا به اصطلاح معروفتر کوه طور است . و منظور از « طُوی » نیز که در سوره طه (۱۲) و نازعات (۱۶) آمده ، نام بخشی از صحرای سینا است .
*
دۏ‌لدوران‌ بو دنیانی‌          سؤزلأن‌ هر دو جهانی‌
کُلِّ‌ ایشینگ بیانی‌           قُرآندادیر- قرآندا
قرآنی که شمولیت اش همۀ جهان را فرا گرفته و از این جهان و آن جهان سخن گفته ـ بیانگر همه چیز [برای سعادت مسلمان] ـ در لابلای قرآن توان یافت .
قرآن بیانگر همه چیز جهان
وَنَزَّلۡنَا عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ تِبۡيَٰنٗا لِّكُلِّ شَيۡءٖ وَهُدٗى وَرَحۡمَةٗ وَبُشۡرَىٰ لِلۡمُسۡلِمِينَ  ٨٩
و ما این کتاب [= قرآن‌] را بر تو نازل کردیم که روشنگرِ همه چیز است و برای مسلمانان، رهنمود و رحمت و بشارت است.‌
*
مخدومقلی‌،آچ دیل‌لر          قۇللۇق‌ قیل آی‌لار، ییل‌لار
ارته‌ قۇللۇق‌سیز قۇ‌ل‌لار        آرماندادیر- آرماندا
مختومقلی ، زبان به سخن باز گشا و در همه حال خدا را عبادت کن ، زیرا که فردای قیامت سرپیجی از بندگی ، پشیمانی و حسرت را به دنبال دارد .
آرمان : آرزو ، در این جا «حسرت» معنی می دهد ، حسرت همراه با آرزو . (۱)
داستان حسرت در روز قیامت مانند داستان کسانی است که با حضرت خضر در ظلماتی وارد غار شدند. در آنجا به افراد گفته شد هر کس از روی زمین چیزی بردارد و یا بر ندارد پشیمان می‌شود ، برخی گفتند اگر برداریم پشیمان می‌شویم ، پس چه لزومی دارد که بار خود را سنگین کنیم و بعضی هم مقداری برداشتند ، وقتی معلوم شد ، آن چیز گوهر گرانبها بود هر دو گروه پشیمان شدند ، هم آنها که برداشته بودند که چرا کم برداشتند و هم آنها که اصلا برنداشته بودند.
مسئله ای که قابل دقت و بررسی است اینکه در روز قیامت مؤمن و غیر مؤمن حسرت  می‌خورند شاید به همین علّت قیامت را «یوم الحسرة» می نامند.
ترک اطاعت خدا و اطاعت نکردن از اوامر و نواهی الهی که در قالب اسلام و شرایع آن آمده ، موجب ندامت در قیامت است :
يَوۡمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمۡ فِي ٱلنَّارِ يَقُولُونَ يَٰلَيۡتَنَآ أَطَعۡنَا ٱللَّهَ وَأَطَعۡنَا ٱلرَّسُولَا۠ ٦٦
روزى كه چهره‌هایشان در آتش دوزخ دگرگون مى‌شود ، [با پشیمانی] می‌گویند : «ای کاش از الله و پیامبر اطاعت کرده بودیم!»  (احزاب)
………………………………………………………………………………..
۱ . پرنیان هفت رنگ ، اعظمی راد ج۳   ۲.  فرهنگ اصطلاحات عرفانی ، دکتر دانش پژوه  ۳ . دیوان فراغی ، عاشور پور ج ۲ ، توضیحات اعلام  ۴. شرح دیوان شمس تبریزی ،کریم زمانی  ۵. فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی ، معینی  ۶.  فرهنگ مبین ، مهدوی  ۷. قرآن مجید  ۸. نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری  ۹. سایت جامع التفاسیر و الترجمات .
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-11 16:00:532021-11-23 16:43:35شرح و بیان شعر : حیراندادیر – حیراندا‎
edmin

ترجمه فارسی شعر حیراندادیر حیراندا ( فراغی)‎

1400/05/20/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
ترجمۀ فارسی شعر : حیراندادیر ـ حیراندا (فراغی)
توسط : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)
“حیراندادیر- حیراندا”
عاشقلار حق‌ عشقیندا             حیراندادیر – حیراندا
گوزلر ضعیف‌ ایزیندا                گریاندادیر – گریاندا
عاشقان عشق حق دائماً در حیرت بوده و دیدگانشان ضعیف و گریان اند .
قیلدی‌ آنگا حق‌ رحمت‌               نور‌ تجلّی‌ قُدرَت‌
خرقه‌ گین‌ خواجه‌ احمد          سیراندا‌دیر – سیراندا
خداوند رحمتش را شامل حال خواجه احمد خرقه‌پوش گرداند که تجلی نور قدرت شده و در سیر الی الله بود .
یردن‌ چیقان‌ آغاچ‌لار            تیلی‌ ثنالی‌ قو‌ش‌لار
سبحان‌ سؤین‌ درویش‌لر             دَوْراندادیر – دَوْراندا
درختان سر برآورده از خاک و پرندگان ثناگوی و درویشان دوستدار خداوند سبحان ، همه درحال ثنا و ستایش او هستند .
آییل، عاشقیم‌ ، آییل              مجنون‌ بو‌ل ، خلقا یاییل
خلیل او‌غلی‌ اسماعیل           قُرباندادیر – قرباندا
ای عاشق ! به خود بیا و خیلی هوشیار باش ، همانند اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل الله که عاشقانه بدون کوچکترین واهمه ای خود را کاملاً تسلیم نموده و به قربانگاه رفت .
طۇر داغیندا دۇران‌لار         نیچه‌ غایب ا‌رن‌لر
جمالینگنی‌ گور‌ن‌لر         فرماندادیر – فرماندا
مقیمان کوه مقدّس طور ، همراه با دیگر مردان عارف و خداجوی ـ که دیدار جمالت نصیب آنان شده ـ همه تحت فرمان تو هستند .
دۏ‌لدوران‌ بو دنیانی‌          سؤزلأن‌ هر دو جهانی‌
کُلِّ‌ ایشینگ بیانی‌           قُرآندادیر- قرآندا
قرآنی که شمولیت اش همۀ جهان را فرا گرفته و از این جهان و آن جهان سخن گفته ـ بیانگر همه چیز [لازم برای سعادت انسانها] ـ در لابلای قرآن توان یافت .
مخدومقلی‌،آچ دیل‌لر          قۇللۇق‌ قیل آی‌لار، ییل‌لار
ارته‌ قۇللۇق‌سیز قۇ‌ل‌لار        آرماندادیر- آرماندا
مختومقلی ، زبان به سخن باز گشا و در همه حال خدا را عبادت کن ، زیرا که فردای قیامت سرپیجی از بندگی ، پشیمانی و حسرت را به دنبال دارد .
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-11 15:52:162021-09-10 15:54:10ترجمه فارسی شعر حیراندادیر حیراندا ( فراغی)‎
edmin

حضرت محمد (ص) از دیدگاه عارف مخدومقلی فراغی‎

1400/05/18/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی
سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (۱۳)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)
حضرت محمد (ص) از دیدگاه عارف مخدومقلی فراغی
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
فهرست مطالب :
۱ـ خلقت نور حضرت محمد (ص) قبل از خلقت عالم۲ـ لولاک لما خلقت الأفلاک۳ـ پیامبر اسلام رحمتی براى جهانیان۴ـ حوادث شگفت هنگام ولادت حضرت محمد (ص) ۵ ـ قریش نام طایفه ی حضرت محمد (ص) ۶ ـ  نام و اوصاف حضرت محمد (ص) در دیوان فراغی۷ـ جنگ بَدر۸ ـ جنگ اُحُد۹ـ جنگ خَیبر ۱۰ـ مِعراج حضرت محمد (ص) ۱۱ـ مَرْکَب آسمانی پیامبر اسلام در سفر معراج۱۲ـ معجزه ی شقّ القمر محمد(ص) ۱۳ـ حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر۱۴ـ حضرت محمد (ص) افضل پیغمبران۱۵ ـ محمّد (ص) سرور هر دو جهان۱۶ـ چهار یار خلفاء راشدین۱۷ـ منکر حضرت محمّد (ص) کافر است۱۸ـ اسلام بهترین دین است۱۹ـ ارکان پنجگانه ی اسلام۲۰ـ قرآن ، کتاب آسمانی دین محمّد (ص) ۲۱ـ جبرائیل : فرشته ی وحی۲۲ـ دوستی و محبت وافر فراغی به پیامبر اکرم (ص) ۲۳ـ رحلت حضرت محمّد (ص) در ۶۳ سالگی۲۴ـ شفاعت حضرت محمد(ص) ۲۵ـ دعای پایانی
۱ـ خلقت نور حضرت محمد (ص) قبل از خلقت عالم
حدیث : كنتُ أوّلَ النّاسِ في الخَلقِ ، و آخِرُهُم في البَعثِ   ( الجامع الصغیر ، رقم حدیث۶۴۲۳ )
من نخستين كسى هستم كه آفريده شد و آخرين پيامبرى هستم كه مبعوث گشت .
ـ حدیث : كنت نبيا وآدم بين الروح والجسد  ( الجامع الصغیر ، رقم حدیث۶۴۲۴ )
من نبی بودم آنگاه که آدم بین روح و جسد بود.
اوّل اۏل کیم حق یاراتدی بارچا عالمدن بورون
مصطفی ‌نینگ نورونی خورشید تابان ایله ‌‌‌دی
*
بارچادان اعلا یاراتدی          اصل نورِ پاکینی
*
۲ـ لولاک لما خلقت الأفلاک
اشاره است به حدیث قدسی که خدای تعالی خطاب به رسول اکرم صلی اﷲ علیه و سلّم فرموده است : « لولاک لما خلقت الافلاک » ؛ اگر تو نبودى ، جهان را نمى ‏آفریدم .
‌نیچه‌ مۆنگ پیغمبر اۏل ، موسی‌ کلیم‌ الله کیبی‌
قالدی‌لار حیراندا‌ لَولاکَ‌ خلقتینگ گؤرگچ رسول
*
پاشماغی‌ تاج‌ او‌لموش‌ عرش‌ کلّه‌سینه       ‌یا، محمد رسول الله حقی‌ اۆچین!
*
بو درگاهی دورار قربت، اگر اول حده‌ی وحدت
محبتنینگ مقامیندا آنینگ از وصفی لَوْلا‌دیر
*
فلک‌لر نردبانی‌دیر، زمین سایاسینا محتاج
ایکی نَعْلَیْنی عرشینگ کلّه‌سینده تاجِ اعلا‌دیر
*
بارچادان اعلا یاراتدی اصل نورِ پاکینی         قدّی‌غا قیلدی مناسب خلعتِ لولاکینی
*
خذمتینگدا سیر ادرلر لیلة المعراج‌نی
اول خدا سویگن اوچین قویدی باشینگا تاج ‌نی
*
۳ـ پیامبر اسلام رحمتی براى جهانیان
وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمينَ : ما تو را جز براى رحمت جهانیان نفرستادیم .
عموم مردم دنیا اعم از مؤمن و کافر همه مرهون رحمت تو هستند، چرا که نشر آیینى را به عهده گرفتى که سبب نجات همگان است.
ایکی‌ دنیا بۏلدی خوشنود،         رَحمتینگ گؤرگچ رسول
*
۴ـ حوادث شگفت هنگام ولادت حضرت محمد (ص)
به هنگام میلاد رسول خدا، اتفاقات شگرفی به ظهور رسید و بسیاری از مورخان، از حوادث زیر، مقارن ولادت یاد کرده اند:
ایوان کسری در مداین ، لرزید و 13 یا 14 کنگره آن فرو ریخت ـ آتشکده فارس ، پس از هزار سال ، خاموش شد ـ دریاچه ساوه خشک گردید ـ بت ها ، همگی به رو درافتادند ـ نوری درخشش پیدا کرد که فضای مکه را روشن نمود ـ شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صدای ملائکه را می شنیدند ، برای همیشه ، طرد شدند.   (تاريخ يعقوبى، ج 2، ص 55)
دۆشدی‌ بیر خۏشلوق‌ جهانا نُصرتینگ گؤرگچ ‌رسول
سرنگون‌ بۏلدی‌ صنم‌لر، لَمعَتینگ گؤرگچ رسول
*
سن‌ که‌ گلدینگ دُنیأگه‌، بُت‌لار بۏ‌لۇ‌ندی‌ سرنگون‌
آرتدی‌ اسلام‌ شهرتی‌، کافرلار اۏلدی‌ هم‌ زبون‌
*
۵ ـ قریش نام طایفه ی حضرت محمد (ص)
قُرَیش ، از مشهورترین و مهم‌ترین قبایل عرب در حجاز که پیامبر اکرم (ص) نیز از آن قبیله بوده است.
رسول الله اۏل قریشدان         نه جفالار چکیپ گچدی
*
۶ ـ  نام و اوصاف حضرت محمد (ص) در دیوان فراغی
او‌ل – د‌سلاپ باریپ خیبر داغیندا         کافرلار قانینی‌ ساچدی‌ محمد
*
حُرمتینا احمدینگ             گناهیم گذشت ایله!
صنعونگ دۆشۆپ شَوقونا       اتدینگ احمد ذَوقونا
*
بو چولده‌ رحم‌ ایله‌ غریب حالیما‌        عالمنی‌ یاراتغان‌، سبحان‌، شفا بر!
چوخ‌ ایذالی‌، دردلی‌ شیرین‌ جانیما        یا مصطفی‌، فخر‌ جهان‌، شفا بر!
*
رسول الله اۏل قریشدان         نه جفالار چکیپ گچدی
*
والضحی ‌دیر یوزلرینگ        هر بیری‌ گه ماه و لیل
*
۷ـ جنگ بدر
غَزْوه بَدْر ،  نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص) ، میان مسلمانان و مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر به مدینه، در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد . در این جنگ ، مسلمانان علی‌رغم کم‌شمار بودن به پیروزی رسیدند و چند تن از بزرگان مشرکان کشته یا اسیر شدند . این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد . این غزوه جزو معدود جنگ‌هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه‌ای از امدادالهی دانسته شده است.
محمد باشلادی‌ بدرینگ جنگینده‌‏         بیر نیچه‌ کافرلار‌ قالدی‌ چنگینده‌‏
شاهِمردان‌ چیقیپ‌ گلدی‌ سونگوندا          آتینگ گؤوره‌سیندن‌ آل قان‌ ساچدی‌لار
*
قول گؤتریپ، رسول آغلار            قۏوشاشدی غنچا‌لار، باغلار
بدرینگ اۇرۇشیندا داغلار            یدی آیلاپ دۇمان اۏلدی
*
۸ ـ جنگ اُحُد
غزوه احد از غزوه ‌های مشهور پیامبر(ص) با مشرکان مکه که در سال سوم هجری در کنار کوه اُحُد به وقوع پیوست . قریشیان پس از شکست در غزوه بدر و به خونخواهی کشتگان بدر، آماده نبردی دیگر به فرماندهی ابوسفیان، با پیامبر(ص) و مسلمانان شدند .
نتیجه اولیه این جنگ ، شکست مشرکان بود ؛ اما گروهی از تیراندازان که پیامبر(ص) آنان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر بر کوه عینین در سمت چپ کوه احد قرار داده بود ، به گمان پیروزی ، کوه را ترک کردند . مشرکان نیز با عبور از همین منطقه ، از پشت به مسلمانان حمله کردند و آنان را شکست دادند . در این جنگ ، خسارت‌ سنگینی به مسلمانان رسید ؛ از جمله شهادت حدود هفتاد نفر از مسلمانان ، شهادت حمزة بن عبدالمطلب و مُثله‌شدن وی ، جراحت بر صورت پیامبر(ص) و شکستن دندان وی.
جای‌سیز جبری کؤپدۆر کؤنه جهانینگ     حق عشقینه صرف ات بولدوقچا مالینگ
احد اوروشیندا اول مصطفیٰ‌نینگ         ایکی دیشی شهید دۆشن گۆن‌لر، هی!
کافرلار قصد اتدی رسول جانینا             رسول دعا قیلدی دنیا مالینا
داغلاردان ایکی داغ رسول آلینا       آلتین-کۆمۆش بۏلۇپ، سۆیشن گۆن‌لر، هی!
*
۹ـ جنگ خیبر
غزوه خیبر به جنگ میان مسلمانان در زمان پیامبر اسلام (صلی‌الله ‌علیه ‌و‌ آله ‌و سلم) و یهودیان خیبر گفته می‌شود که به پیروزی مسلمانان سرانجامید.
او‌ل – د‌سلاپ باریپ خیبر داغیندا         کافرلار قانینی‌ ساچدی‌ محمد
*
آزادی:
حقینگ رسولی ـ پیغمبر       خیبردا نأچه اۇرۇشدی؟!
مخدومقلی:
خیبر داغیندا پیغمبر           چون یدی آیلاپ اۇرۇشدی
*
۱۰ـ معراج حضرت محمد (ص)
معراج ، به عروج پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آسمان‌ها گفته می‌شود. طبق گزارش منابع دینی پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از مکه به مسجدالاقصی و از آنجا به آسمان‌ها عروج کرد. در شب معراج با ملائکه دیدار و گفتگو نمود ، جایگاه اهل بهشت و اهل دوزخ را مشاهده کرد ، با برخی از پیامبران دیدار کرده و گفتگویی میان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و خداوند صورت گرفته که به حدیث قدسی مشهور است. داستان معراج در دو سوره اسراء و نجم آمده است.
لو‌و ییلی‌ دوشدی‌ معراج‌ قُلّه‌سینا         ‌بُراق‌ مۆنۆپ‌ چیقدی‌ عرش‌ پلّه‌سینه‌
پاشماغی‌ تاج‌ او‌لموش‌ عرش‌ کلّه‌سینه       ‌یا، محمد رسول الله حقی‌ اۆچین!
*
مُحَمَّد گلر دییپ‌ آسمان‌ ایشیگنه‌          ملک‌لر مُشک‌ ایله‌ عنبر ساچدی‌لار
باغلی‌ ا‌ردی‌، آچیلمازدی‌ او‌ّلدان‌            قیرق‌ گوندن‌ ایلری‌ قاپی‌ آچدی‌لار
*
میکاییل ، اسرافیل، عزراییل بیله       ‌گلدی‌لر، دوردولار جبراییل بیله‌
سیر اتدی‌ سلسبیل، زنجبیل بیله‌          کوثر آریغیندان‌ ایچدی‌ محمد
معراجینگ گیجه‌سی‌ سیره‌ باراندا        اول جبراییل امین‌ بیله‌ یؤر‌نده‌
بهشت‌ قاپی‌سیندا گلیپ‌ دو‌راندا      «بسم‌ الله» دییپ‌، ایشیک‌ آچدی‌ محمد
*
اۏل شب‌ معراج‌ خبر یتگچ سانگا معشوقدان‌
عرش‌-فرش‌ اۏلمۇش ‌تَجلّی‌، چون‌ مونونگ ‌د‌ک ‌شَوْقدان‌
بو مُقَرِّب‌لر بَسی‌ با بهره‌دیر بو ذَوْقدان‌
هم‌ بساط قرب اۆزره‌ باردینگ اۏ‌تو‌ردینگ فَوْقدان‌
قۏیدی‌ دیش‌ بارماقغا مۇنلار قربتینگ گؤرگچ رسول
*
آزادی:
قایسی قلعه‌نینگ دیواری
محمدله معراج آشدی؟!
مخدومقلی:
مقدس شهرینگ دیواری
محمدله معراج آشدی
*
یا رسول الله! دیییپ، آندان گیدر بولدی بُراق
لیلة المعراج گیجه‌سی تانگری یتیردی قیراق
یدی آسمان ایشیگین آچدی ملایک بی‌سوراغ
دورت دون گلدی سانگا یاشیل، قیزیل هم ساری، آق
بیری‌سین سؤیۆپ آلدینگ، شول بولدی رازینگ، یا رسول
*
خذمتینگدا سیر ادرلر لیلة المعراج‌نی
اول خدا سویگن اوچین قویدی باشینگا تاج ‌نی
*
۱۱ـ مَرْکَب آسمانی پیامبر اسلام در سفر معراج
بُراق ، مرکب پیامبر اسلام در سفر شبانه آن حضرت از مسجد الحرام به مسجدالاقصی ( = دورترین مسجد) که در سوره اسراء ، به آن اشاره شده ‌است. رفرف نیز نام یکی از دو اسب حضرت رسول که در شب معراج سوار شده بود .
بُراق گوکدن‌ گلیپ ‌، یره‌ ایننده      ‌رَفْرَف‌ مۆ‌نۆ‌پ ، عرشا‌ اوچدی‌ محمد
*
بُراق آتی مونوپ، قالدی آسمانا       رفرف مۆنۆپ، معراج آشان گۆن‌لر، هی!
*
لو‌و ییلی‌ دوشدی‌ معراج‌ قُلّه‌سینا         ‌بُراق‌ مۆنۆپ‌ چیقدی‌ عرش‌ پلّه‌سینه‌
*
گلسین دیییپ خبر گلگچ حبیبدن          بُراق مۆنۆپ چیقدینگ ارضِ شریفدن
*
اول عذابُ‌النّاردان‌ بولموش‌ سنینگ یۏلۇنگ ییراق
‌اؤزۆنگی‌ قیلمیش‌ خدا فردوسِ اعلا هم‌ بُراق‌
*
۱۲ـ معجزه ی شقّ القمر محمد(ص)
شَقّ‌ّالقَمَر به عربی) : انشقاق‌القمر (معجزه‌ای است که در روایات اسلامی، به پیامبر اسلام محمد نسبت داده شده، و گفته شده که ماه به اشارهی وی از هم شکافته و دونیم شده‌است و پس از مدت زمان کوتاهی دو نیمه ماه دوباره به هم متصل شده‌اند.  این یکی از معجزات منسوب به محمد است که از آیات ۱–۲ سوره قمر مأخوذ شده است .
خرما دؤرأپ خشک آغاچدان          ال بیلن آی یاردی عرشدان
*
دییدی‌لر: “سلطان عالم” آدینگا اصدق بۏلا
معجزینگ‌نینگ بیریسی گؤرستگه‌لی اول شَق بیله
عرش اۆستۆنه چیقیپ راز آیدیشار سن حق بیله
آی، بۇلۇتدان کیم اشارت ایله‌‌‌دینگ بارماق بیله
گنبدِ خضراغا چیقمیش‌لار گناهیم، یا رسول
*
۱۳ـ حضرت محمد (ص) آخرین پیامبر
مسلمانان پیامبر خود را خاتم‌الانبیا می‌دانند ؛ آخرین پیامبری که ظهور کرده . آیه ۴۰ سوره احزاب از قرآن ، کتاب مقدس مسلمانان هم به همین موضوع اشاره دارد.
پیغمبر یۏق‌ ایزیندان‌         نور دؤکۆلر یۆزۆندن‌
عالم‌ او‌نو‌نگ سؤزۆندن‌          تاپدی‌ نظامی‌- قرار
*
پیغامبر باری‌نینگ اوّلی آدم         آخری محمد اولاردیر خاتم
*
محمدنی سرور ایلأپ جهانا         دییدی: «پیغمبرِ آخر زمانا»
*
۱۴ـ حضرت محمد (ص) افضل پیغمبران
جمله پیغامبرینگ آدم اوّلی
محمددیر باریسیندان افضلی
*
حق سنی سرور یاراتدی، پادشاهیم یا رسول
انبیا سر دفتری، نوری اللهیم یا رسول
*
یوز ییگریمی دورت مونگ        ینه یدی یوز پیغمبری
اوچ مونگ اون اوچ مُرسلینگ ـــ        آنلارینگ داخی، تاجِ سری
یوز ییگریم دورت مونگ          دُرّدانأنینگ سن-سن باش گوهری
*
۱۵ ـ محمّد (ص) سرور هر دو جهان
ایکی دنیانینگ سروری       محمد مصطفی قانی؟
*
محمدنی سرور ایلأپ جهانا        دییدی: «پیغمبرِ آخر زمانا»
*
حق سنی سرور یاراتدی، پادشاهیم یا رسول
انبیا سر دفتری، نوری اللهیم یا رسول
*
۱۶ـ چهار یار خلفاء راشدین
ابوبکر، عمر، عثمان و علی        اۏنۇنگ چاریاری بولدی، دوستلار هی
*
چاریارِ باصفانی ساقیِ کوثر قیلیپ      ایکی عالمنینگ چراغی نورِ ایمان ایله‌‌‌دی
*
۱۷ـ منکر حضرت محمّد (ص) کافر است
اول أر پادشاه بۏلۇپ، آلدی جهانی        هر کیم منکر بولسا یۏقدۇر ایمانی
*
هر کیم منکردیر اول أره        کافردیر، بی ایمان اۏلدی
*
۱۸ـ اسلام بهترین دین است
ایکی‌ جهانینگ سروری‌         دین‌ محمد مصطفی‌‌دیر
*
۱۹ـ ارکان پنجگانه ی اسلام
بأش شرطی برجای قیل مسلمان بولسانگ       یؤری محمدینگ دینی بیلأنی
*
۲۰ـ قرآن ، کتاب آسمانی دین محمّد (ص)
حقدان نزول اولدی موسیٰ‌غا تورات       داود زبور اوقیپ، قیلدی مناجات
انجیل وصفین عیسی ایله‌دی اثبات            محمد شانیندا فرقان یاراتدی
*
امت پیغامبر اۇیدی قرآنا           حبیبیم نور سالدی عالم- جهانا
*
۲۱ـ جبرائیل : فرشته ی وحی
جبرائیلدان وحی ایندریپ روانا         کافرلارا شاه مردان یاراتدی
*
سوره‌ی «اقرا» سانگا          مژده گتیردی جبرائیل
*
۲۲ـ دوستی و محبت وافر فراغی به پیامبر اکرم (ص)
“سؤیموشم سنی”
یا حبیب، حق رسولی سن         چین جاندان سؤیمۆشم سنی
درویشلر قدر گیجه‌سین          سؤین دک سؤیمۆشم سنی …
*
“جانا درمان یا رسول”
بو منینگ جانیم‌ سنینگ یو‌لونگدا‌ قربان،‌ یا رسول
هر نه‌ کیم‌ قیلسانگ جفا بو جانا درمان،‌ یا رسول
سؤیۆبأن‌، بار ایله‌میشدیر سنی‌ رحمان‌، یا رسول
قو‌للو‌غینگدا انتظاردیر، اوشبو جهان، ‌یا رسول …
*
“ای پری (سکیز اوچماخ لأله‌سی)”
مسکنی مکه مدینه، سکیز اوچماخ لأله‌سی
هر سوزونگ ایزیندا یوزمونگ قمری، بلبل نالاسی
شام چراغدیر عالمه، اول گُل یوزۆنگ‌نینگ شعله‌سی
قامتی سروِ بلندی، ای نوری حقنینگ واله‌سی
سیر ادن دوقوز فلک آسمانی سن سن، ای پری …
*
ماه‌لارینگ تأجی سن، گؤزلر چیراغی        گؤکده ملک، یرده بشر یگ‌رأگی
زمینینگ رافعی، گؤگۆنگ دیره‌گی            لَوْحِ محفوظدا هم سمادا بللی
اؤنگکۆلر قیمّتینگ بیلمأن غَبی‌لار           آز بهایا ساتدی نیجه صبی‌لار
آرزو ادیپ گچمیش اؤنگکی نبی‌لر            جلیل رحمتی سن، ثنادا بللی
محبّتینگ تنده، یۆرکده، جاندا             نه بیر جاندا، بلکی، جمله جهاندا
*
جوارینگدا جدالارغا، کویونگده جان فدالارغا
سنی ایستان گدالارغا، زکات حُسنونگدا اَوْلا‌دیر
اگر من بیر گناهکارینگ، همیشه عاشق زارینگ
یوزون گورمه‌سم اول یارینگ، هاچان کؤنگلۆم تسلّا‌دیر
فراغی نیچه وقت اولدی، خبر تاپماس من اول یاردان
یانار من آتش عشقا، بو نه ترخوس تولا ‌دیر
*
۲۳ـ رحلت حضرت محمّد (ص) در ۶۳ سالگی
مخدومقلی‌، اؤزگه‌ دینی‌ بۏزدولار         اقلیم‌ – اقلیم‌، شهر-شهر گزدی‌لر
جفا چکیپ، اسلام‌ دینین‌ دۆزدۆلر          آلتمیش‌ اوچ یاشیندا گچدی‌ محمد
*
حمدینگا دیللر قصوردیر، عرش‌ و فرش‌لر آغلادی‌
بی‌ دهان‌ و بی‌ زبان‌ اۏت‌لار، آغاچ‌لار آغلادی‌
اشک‌‌ آبین‌ جوشدوریب، بو داغ‌ و داشلار آغلادی‌
یدی‌ گۆن‌ کعبه‌ داشیندا‌ قۇرت‌ – قۇشلار آغلادی‌
آیدیار مخدومقلی ،‌ بو فرقتینگ گؤرگچ رسول
*
جهان‌ ایشی‌ دیر جفا           کیم‌ گوردی‌ آندان‌ وفا
حقینگ دوستی‌ مصطفا       قالمامیش‌ بو روزگار
*
۲۴ـ شفاعت حضرت محمد(ص)
شفاعتینگ دریغ اتمه غریبدان         محشر گون یتیرگین مرادا بللی
*
شافع المُذْنِبین محشر گۆنۆنده          مقامِ اعلا سن حقینگ یۏلۇندا
شام و سحر امّتلارینگ تیلینده          مؤمن دیله‌گینده، دُعادا بللی
*
امتی‌نینگ شافعی، مخدومقلی‌نینگ منظری
اول محمد، احمدی مختاری گؤردۆم –  شوندادیر
*
حق تعالی مصطفی‌نی بارچادان اعلا قیلیپ         عاصی و جافی بنده‌لرگه راحت جان ایله‌‌‌دی
*
قورت-قوش‌ بیلن‌ بارچا آدم‌ دیره‌لر        دؤرت‌ مقرّ‌ب ملایکه بویرولار
بیر بُراقا طلّا ایه‌ر قۏیۇلار            محمّده‌ انعام‌ بو‌لسا گرکدیر
دؤرت‌ مُقَرِّ‌ب ملایک‌لر گز‌رلر          بیر براقی‌ طُرفه عجب بزأرلر
طلّا ایه‌ر لعلی-گوهر دۆزرلر           محمد قبرینه‌ گلسه‌ گرکدیر
صدا چیقار فرشتأنینگ بیریندن‌      ”تۇرغۇل، محمّد!” دییپ‌ یاتان‌ یریندن‌
“لبّیک‌!” دیییپ‌ تورار یاتان‌ یریندن‌”         وای‌، امّتیم‌!” دیییپ‌ دۇ‌رسا گرکدیر
رسول جبرائیلدان‌ اول دم‌ سو‌راغای‌         ”امّتیمینگ حالی‌ نه‌ بولدی‌؟” دییگه‌ی‌
یر اۆزره‌ باشینی‌ سجدأگه‌ قۏیغای            ‌سۏنگرا حقدان‌ الهام‌ بو‌لسا گرکدیر
“مقصدینگ امّتینگ بو‌لسا حبیبیم‌           بردیم‌ لایق‌ بو‌لسا قایسی‌ بهشتیم‌
بهشت ایچره‌ باریپ‌ بولونگلار مقیم‌         ” تانگری‌ بیله‌ احسان‌ اتسه‌ گرکدیر
*
بیر بُراقی‌ حُلّه‌ بیله‌ بزأرلر         آلتین‌ – کوموش‌، قیزیل – یاشیل دۆز‌رلر
دورت فرشته‌ دیریلیبأن‌ گزرلر                محمد قبرینا‌ گلسه‌ گر‌کدیر
صدا چیقار فرشتأنینگ پریندن‌         ”لبیک‌!” دیییپ‌ تو‌رو‌پ‌ گلر یریندن‌
قبر یاریلار، قوم‌ دوکولر سریندن‌        ”وای‌، امّتیم‌!” دیییپ‌ قالسا گرکدیر
کؤنگۆل قایغا دوشر محشر غمیندان         ‌”قانی‌ امتیم‌؟” دییپ‌ سورار امین‌دن‌
باشین‌ سجدأ قو‌یار، قالماز زمیندن‌        ”قال!” دییپ‌، حقدان‌ فرمان‌ بو‌لسا گر‌کدیر
*
هم‌ ینه‌ میزان‌ چکیلیپ،‌ اۏلا‌ محشرنینگ گونی‌
کؤپ‌ اینانجیم‌ سن‌ تورور سن‌، اۇلی‌ دیوان،‌ یا رسول
*
۲۵ـ دعای پایانی
بیز بیچاره امتینگ         امت محمدینگ
حُرمتینا احمدینگ          گناهیم گذشت ایله!
صنعونگ دۆشۆپ شَوقونا        اتدینگ احمد ذَوقونا
آسمان، زمین حقینا             گناهیم گذشت ایله!
……………………………………………………………….
منابع :
۱ـ قرآن مجید
۲ـ التاج الجامع للأصول فی أحادیث الرسول
۳ـ نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری .
۴ـ سایت جامع التفاسیر و الترجمات .
۵ ـ با اختصار از مقالات سایت های مختلف
۶ ـ الجامع الصغیر
۷ـ تاریخ یعقوبی
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-08-09 15:33:302021-09-10 15:35:58حضرت محمد (ص) از دیدگاه عارف مخدومقلی فراغی‎
edmin

حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی

1400/03/17/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (4)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)

تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

 

حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی

حضرت موسی(علیه‌السلام) یكی از پیامبران اولوالعزم که از جانب خدا بر قوم بنی اسرائیل مبعوث شد ، كه نام مباركش 136 بار، در قرآن مجید آمده است . و کتاب آسمانی او تورات بود ، موسی در لغت قبطیان از دو جزء تشكیل شده ، یكی «مو» به معنای آب و دیگری «سی» به معنای درخت ، چون صندوق [همان صندوقی كه مادر موسی (علیه‌السلام) وی را در آن قرار داده و به رود نیل سپرد]وی در كنار درختی در داخل آب به دست آمد ، او را موسی نامیدند . و نام مادرش «یوكابد» است . و لقب «كلیم الله» به خود گرفت ، چون خداوند بدون واسطه ، با او سخن گفت . و در داستان زندگی او و حاکم زمانش فرعون ماجراهایی رخ داده که بنا بر آیات قرآن در برخی از آنها امثال و تعابیر و تلمیحاتی وجود دارد .
***

تربیت موسی (ع) بدست دشمنان

حضرت موسی علیه السلام از قوم بنی اسرائیل بود که در مصر به دنیا آمد و مادرش او را به دلیل ترس از فرعون در صندوقچه ای گذاشته و در رودخانه ی نیل رها کرد تا این گونه فرزند خود را از خطر فرعون حفظ کرده و او را سالم نگه دارد. بر حسب اتّفاق ، آسیه زن فرعون صندوقچه ای را را پیدا کرده و از آنجا که آسیه صاحب فرزند نمی شد با دیدن کودک ، خوشحال شده و احساس کرد که خدا آن بچه را برای او فرستاده است. بنابراین تصمیم گرفت که آن بچه را به فرزندی گرفته و مطابق میل خود تربیت کند . او این موضوع را با فرعون در میان گذاشت و فرعون نیز قبول کرده و تصمیم گرفتند که نام آن نوزاد را موسی گذاشته و از او نگهداری کنند . سرانجام تصمیم گرفتند که دایه ای پیدا کنند تا به آن نوزاد شیر داده و از او نگهداری کند . وقتی مادر حضرت موسی علیه السّلام این خبر را شنید به قصر فرعون رفته و خود را به عنوان دایه معرّفی کرد و از آنها درخواست کرد که نوزاد را به خانه ی خویش برده و پس از به پایان رسیدن دوران شیر خوارگی او را به فرعون و همسرش بازگرداند .

وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِ‍ِٔينَ ٨ (قصص)

و به مادر موسی الهام کردیم که : « او را شیر بده و هنگامی‌ که [از آسیب فرعونیان] بر او ترسیدى ، او را [در جعبه‌ای بگذار و] به رود [نیل] بینداز و نترس و اندوهگین نشو [زیرا] قطعاً او را به تو بازمی‌گردانیم و از پیامبران قرار می‌دهیم».[پس از اینکه مادر موسی چنین کرد ،] خاندان فرعون او را [از آب] گرفتند ، تا سرانجام [سال‌ها بعد ، این فرزند بنی‌اسرائیل] دشمن و [مایۀ] اندوهشان گردد . به راستی که فرعون و هامان و سپاهیانشان گناهکار بودند.

کافرلره سلطان اوغلان چاغِنده بِراوده یولوقغان دوست فِراقنده
*
دوست اولوپ اللّهینا، دوشمان الینده ساقلانان

…………………………………………….

چوپانی حضرت موسی(ع) در قبال ازدواج

شعیب علیه‌السّلام از موسی علیه السلام ، درخواست کرد در قبال ازدواج با دختر وی برای مدت هشت یا ده سال ، چوپانی کند. قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧

[پیرمرد به موسی] گفت: «می‌خواهم یکی از دو دخترم را به همسری‌ات درآورم ؛ به این [شرط] ‌که هشت سال برایم کار کنی ؛ و اگر [این کار را] تا ده سال ادامه دهی ، لطف و محبتی از سوی توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم . ان شاء الله مرا شایسته [و نیکوکار] خواهی یافت». موسی علیه‌السّلام به چوپانی برای شعیب علیه السلام ، به مدت هشت یا ده سال مختار بود “فان اتممت عشرا فمن عندک” یعنی اگر این هشت سال را به اختیار خودت به ده سال رساندی ، کاری است که خودت زاید بر قرارداد کرده ‌ای ، بدون اینکه ملزم بدان باشی. حضرت موسی علیه السّلام نیز این پیشنهاد را قبول کرده و به خدمت نزد او مشغول شد. ابن عباس گفته است : مدت « اتم » و « اکمل » یعنی ۱۰ سال را به پایان رساند . موسی علیه‌السّلام در حال چوپانی به رسالت ، مبعوث شد.

عصاسین گؤتریپ قولا موسی قویون باقیپ گچدی
*
باقدی قوینۇن شعیبینگ یدی ییل موسی کلیم

 

 

عصای موسی علیه السلام

خدای عزوجل در سوره ی طه آیه ی ۱۷-۱۸ فرموده است :
وَمَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ ١٧ قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَ‍َٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨
و ای موسی ، آن چیست به [دست] راستت؟» او گفت : «این عصای من است ؛ بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم [برگ درختان را] فرومی‌ریزم و کارهای دیگری [نیز] با آن دارم [که برآورده می‌کنم].
عصای موسی در عربی و فارسی ، مثل پرخوری و زود بلعیدن است. برخی گویند عصای موسی کنایه از چیزی سحر آمیز است و اشاره به معجزات جاری شده با آن عصا دارد . (فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی ، ص ۶۱۱)
تبدیل عصا به اژدها و پل
فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ ٦٣
: به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن» ؛ [هنگامی که عصایش را زد ، نیل] شکافته شد و هر بخشی [از آن ،] همچون کوهی بزرگ گشت.
فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ ٤٥
: سپس موسی عصایش را افکند ؛ ناگهان [به اژدهایی تبدیل شد و] آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعید.

قانی‌ موسی‌ کلیم‌ ، معجز عصاسی‌ گاهی‌ کؤپرۆک‌، گاهی‌ ییلان گچیپ‌دیر
کجاست موسی کلیم الله ؟! با آن عصای معجزش ، که گاهی بصورت پل و گاهی بصورت مار[اژدها] تغییر شکل داده ، او نیز از این دنیا رخت بربست .
***

چوب موسی نی جهانخوار مار اَدَن رَبِّم جَلیل
خداوند جلیلی که چوب [ناچیز] موسی را ، به ماری عظیم و جهانخوار تبدیل نمود .

کمتر شنیده هایی از عصای حضرت موسی (ع)

براساس روایات ، پس از آن که مدت ده سال خدمت حضرت موسی (ع) در نزد حضرت شعیب (ع) پایان یافت ، در وقت ترک ایشان فرمود : یا شعیب ؛ عصایی از تو می خواهم که با من باشد ، زیرا عصاهای پیغمبران همه ، به شعیب (ع) به ارث رسیده بود و در نزد او نگهداری می شد.

در پی این درخواست شعیب (ع) فرمود که داخل خانه شو و یک عصا بردار . چون حضرت موسی (ع) داخل شد به ناگهان عصای نوح و ابراهیم (ع) حرکت کردند و در دست ایشان قرار گرفت و چون آن عصا را به نزد شعیب (ع) آورد ، شعیب (ع) گفت : این را برگردان و عصایی دیگر را انتخاب کن . چون موسی (ع) آن عصا را بازگرداند و در میان عصاهای دیگر گذاشت و خواست که عصای دیگری را بردارد ، باز همان عصا حرکت نمود و در دستش جای گرفت و این اتفاق تا سه مرتبه تکرار شد! شعیب (ع) چون این ماجرا را مشاهده نمود گفت : ای موسی ؛ این عصا را ببر ، زیرا که خداوند این عصا را مختص تو قرار داده است. (تاریخ پیامبران، ج 1: 603؛ قصص الانبیاء، راوندی: 152)

حضرت شعیب علیه السلام گفت : که این عصای حضرت علیه السلام می باشد و به هر کس بیافتد او پیغمبر خواهد شد و به دخترش گفت شاید همسرت پیامبر بشود بعد از آن حضرت شعیب (ع) گفت : ای موسی گوسفندان را به فلان چراگاه نبر ، آنجا مکان اژدها می باشد و هر کس به آنجا برود می میرد ، اما حضرت موسی علیه السلام گوسفندان را به همان چراگاه برد و عصایش را نیز در پیش خودش گذاشت و خوابید ، در آن موقع اژدها قصد گوسفندان را کرده بود که همان عصای موسی یک دفعه اژدها شد و آن اژدها را با خودش بلعید و باز مثل قبل عصا شد و در جایش ماند ، حضرت موسی (ع) این اسرار را دید شاد و خرم شد . ( صفحه ۳۳۲و۳۳۳ قصص الانبیاء « نور سلطان » . مؤلف : ربغوزی . مترجم : رجب محمد ادای از بندر ترکمن ـ ) (۱)
اسم آن عصا را لعبه می گویند ، به رودخانه نیل که می انداخت برایشان پل می شد . (همان ، ص ۳۳۴)

ویژگی هایی خارق العاده این عصا! درباره ی ویژگی های خارق العاده ی عصای حضرت موسی (ع) ثعلبی طی روایتی می نویسد : عصای حضرت موسی دو شعبه داشت و در پایین دو شعبه اِنحنا داشت و در تَه آن آهنی بود و چون موسی در بیابانی وارد می شد و در آن نوری وجود نداشت ، از دو شعبه ی آن نوری ساطع می شد که تا جایی که چشم کار می کرد را روشن می کرد و چون محتاج به آب می شد عصای خود را داخل چاه می کرد و آن طولش بسیار می شد ، به قدر چاه ، و دلوی (سطل آب) در سرش بهم می رسید و به وسیله ی آن آب بیرون می آورد ، و چون هنگامی که به طعام نیازمند می گردید عصای خود را بر زمین می زد ، پس از زمین آنچه او نیاز داشت برای معاشش بیرون می آمد ، و چون درخواست میوه می نمود ، آن را در زمین فرو می برد و در همان ساعت درختی می شد و از آن میوه حاصل می شد ، و چون از راه رفتن خسته می گردید بر آن سوار می شد و عصایش او را برمی داشت و به هر جا که موسی می خواست او را می برد و او را راهنمایی می کرد ، و چون می خواست از نهر بزرگی عبور کند عصا را بر نهر می زد تا راه برای او گشوده می شد . (عرائس المجالس: 176)
………………………………………………………………………………..
(۱) قابل ذکر است : که بنا به گفته ی مخدومقلی شناسان معاصر از جمله : استاد نور قلیچ فداکار در مقاله «تأثیر قصص الانبیاء در آثار مخدومقلی فراغی» ، اذعان داشته اند که از آثار وی و قراین دیگر احتمال می رود مخدومقلی از قصص الانبیاء ربغوزی که به ترکی نیز بوده بیشتر بهره برده است . زیرا تشابهاتی بین اشعار فراغی و برخی از نظم و ابیات و اصطلاحات که در لابلای داستانها در قصص الانبیاء ربغوزی آمده وجود دارد . والله اعلم ! (کتاب نقش دل ، مجموعه مقالات همایش فراغی ، صفحه۱۸۹)

 

 

کوه طور سینا

« طور» به معنی کوه است ، کلمه « طور » ۱۰ مرتبه درقرآن مجید آمده است ،
طور به معنی نزدیک شدن نیز هست ، (واللهِ لا اطورُ بِهِ ـ به خدا به او نزدیک نمی شوم .) « طور » محل نزدیک شدن موسی (ع) به خداوند بوده است . (فرهنگ مبین ، صفحه۳۹۵)
این کوه از مشاهیر جبال جهان است و موسی پیغمبر علیه السلام در آنجا نور الهی را بر سر درخت دید و شرف تکلیم یافته و با خدا مناجات کرد و به پیغمبری رسالت یافت .

طور داغیندا مسکن‌ توتان‌ اول موسی‌ کلیم‌ الله‌ دیر

مراد از« طور سَینا » که در آیه ی ۲۰ سوره مؤمنون و طور سینین در آیه ی ۲ سوره تین آمده ، جبل موسی یا به اصطلاح معروفتر کوه طور است . و منظور از « طُوی » نیز که در سوره طه (۱۲) و نازعات (۱۶) آمده ، نام بخشی از صحرای سینا است .

باریب راز آیدیشان سِینا داغنده                     طور و موسی کلیم الله حقی اوچون

 

ابتدای رسالت حضرت موسی (ع)

بیابانی که حضرت موسی علیه السلام در آن بود ، بیابان طور و قسمت جنوبی بیت المقدس بود . موسی از دور آتشی را دید که شعله ور است ، پس خانواده خود را متوقف کرد و گفت ؛ می خواهم به طرف آتش بروم تا پاره ای آتش را به سوی شما بیاورم . موسی به طرف آتش روان شد. چون نزدیک شد درخت سبزی را دید که نورانی است و از آتش شعله ور است . نزدیک رفت تا مقداری از آن گرما را نزد همسرش ببرد ، اما هر بار از هجوم نهیب آتش به عقب رفت . تا این که صدایی از میان درخت به گوش موسی (ع) رسید.
فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَىٰٓ ١١ إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢ وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ ١٣ إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ ١٤ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَى

ندا داده شد : « ای موسی ! این منم پروردگار تو ، پای از کفش خویش بیرون آور که تو در وادی طور هستی و من تو را برگزیده ام . پس به آنچه وحی می شود گوش فرا ده ، منم خدایی که جز من خدایی نیست . پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار . قیامت فرا رسنده است . می خواهم آن را پوشیده دارم تا هر که به موجب آنچه می کوشد جزا یابد».
این سؤال و پاسخ به همین مقدار پایان نپذیرفت. چون سؤال حق تعالی مقدمه وحی رسالت بود و شاید می خواست تا موسی را برای دیدن معجزه شگفت انگیز خویش آماده سازد .

طور داغی دییر، دۆشر یولا راز آیدیشار خدا بیله
*

آتش کوه طور

مشاهده آتش در ناحیه کوه طور از سوی موسی علیه‌السلام و حرکت موسی علیه‌السّلام به سمت آتش در کوه طور، به امید پیدا کردن راه و آوردن آتش جهت گرم شدن همسر و فرزندان :
فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩
هنگامی ‌که موسی [آن] مدت [معیّن] را به پایان رساند و همراه خانواده‌اش [از مدین به سوی مصر] حرکت کرد، [ناگهان در تاریکیِ شب ،] از سوی [کوه] طور آتشی دید ؛ به خانواده‌اش گفت : «[اینجا] بایستید كه من آتشى [از دور] دیدم . شاید خبری از آن برایتان بیاورم یا شعلۀ آتشی [بیاورم] تا گرم شوید».

بِراوده یولوقغان دوست فِراقنده                       باریب راز آیدیشان سِینا داغنده
*

آتش گرفتن کوه از تجلی خداوند

وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَلَٰكِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِيۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٤٣ (اعراف)
و هنگامی‌ که موسی به وعده‌گاهِ ما آمد و پروردگارش [بی‌واسطه] با او سخن گفت . [موسی] عرض کرد : «پروردگارا ، خود را به من نشان بده تا به تو بنگرم». [الله] فرمود : «[در دنیا] هرگز مرا نخواهی دید ؛ ولی به این کوه بنگر ؛ اگر در جای خود برقرار باقی ماند ، تو [نیز] مرا خواهی دید». پس چون پروردگارش بر [آن] کوه تجلی کرد ، آن را متلاشی [و پراکنده] ساخت و موسی مدهوش افتاد و چون به هوش آمد ، عرض کرد : «[بار الها ،] تو پاک و منزّهی . به درگاهت توبه كردم و بی‌تردید ، من [میان قومِ خود] نخستین مؤمن هستم».

عاشق لر فاش اولِب عشقه مِنَنده                          طوره نظر دوشِب داغ لر یانَنده

خداوند با گفتار ازلی خویش ، با موسی(علیه‌السلام) سخن گفت و بدین وسیله موسی(علیه‌السلام) به مقامی رسید ، كه به واسطه آن بر انسان‌ها امتیاز یافت . در این هنگام در اثر فرط شوق ، از خدای خود درخواست كرد كه خود را بر او متجلی و آشكار سازد تا او را ببیند .

خداوند به او فرمود : هرگز مرا نخواهی دید ، و برای این‌كه به وی بفهماند ، موسی(علیه السلام) خواسته بزرگی را طلبیده كه كوه‌ها تحمل آن‌ را ندارند به او فرمود : تو (موسی) تحمل این تجلی را نداری ، ولی من به كوه كه سخت‌تر از توست تجلی خواهم نمود ، اگر كوه در جای خود قرار گرفت و دیدن و هیبت مرا تحمل كرد ، تو هم می‌توانی مرا ببینی و اگر تحمل نكرد ، تو هم به طریق اولی نخواهی دید . و آن گاه كه پروردگارش بر كوه تجلی نمود ، آن را متلاشی كرده و با زمین یكسان ساخت .

موسی(علیه‌السلام) از شدت بیم و ترس از صحنه‌ای كه دیده بود از هوش رفت . وقتی كه به هوش آمد عرض كرد : پروردگارا ! تو منزه هستی ، من به سوی تو باز می‌گردم و توبه می‌كنم ، من نخستین كسی هستم كه در زمان خودم به بزرگی و عظمت تو ایمان می‌آورم .

 

حضرت موسی(ع) کلیم الله ( هم سخن خدا )

در قرآن مجید و طی آیات متعدّدی سخن از تکلّم خداوند با حضرت موسی(ع) شده است.
قرآن در آیه 164 سوره نساء از تکلّم خداوند با حضرت موسی(علیه السلام) سخن گفته و می فرماید : (و خداوند با موسى سخن گفت)؛ «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليمَا».
در آیات 143 و 144 سوره اعراف نیز به موضوع تکلم خداوند با آن حضرت اشاره کرده و می فرماید : «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمِيقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّه»؛ (و هنگامی كه موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت)
و فرمود : (اى موسى ! من تو را با رسالت هاى خويش و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم برترى دادم و برگزيدم ) ؛ « يا مُوسى‏ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي».
علاوه بر آیات فوق ، خداوند متعال در آیه 253 سوره بقره در بیان برتری پیامبران الهی بر یکدیگر می فرماید : (بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم ؛ برخى از آنها خداوند با ایشان سخن مى گفت) ؛ «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ».

حقینگ اؤزی بیلن سؤزله‌شن موسیٰ                                 اول وقتدا یوق ایدی اۏنۇنگ دک رسا
*
باردی طورینگ داغینا، حق بیرله بولدی اول کلیم
اوتدی آنلار، قالدی دنیا ، گچدی ایام القدیم
*
محمد دن‌ اوّ‌ل اؤتن‌                      الله ‌نینگ سرّینا یتن‌
طور داغیندا مسکن‌ توتان‌               اول موسی‌ کلیم‌ الله ‌دیر
*
چولده گزدی دایما                        راز آیدیشیپ خالق بیله

………………………………………..

فقر و تهیدستی حضرت موسی (ع)

خداوند در سوره زخرف ( آیات 51 تا 54 )درباره تبلیغ سوء فرعون بر ضد حضرت موسی (ع) ، می فرماید : فقر و تهیدستی حضرت موسی (ع) حربه تبلیغاتی فرعون بر علیه آن حضرت بود . موسی که در کمال ساده زیستی و تنگدستی زندگی می کرد ، وقتی در دفاع از مظلوم ، یک قبطی مهاجم ، به طور غیر عمد به دست او کشته شد ، از مصر فرار کرد . موسی تا پیش از رسیدن به مدین ، در بیابان ها علف های بیابان می خورد ؛ به طوری که سبزی گیاه از رگ های بدن او آشکار شده بود . وقتی به مدین رسید ، برای دختران حضرت شعیب از چاه آب کشید . قرآن می فرماید : ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقِیرٌ؛ به سایه پناه برد و عرض کرد : پروردگارا ، من محتاج خیری هستم که به بندگان خود نازل می کنی . حضرت موسی دو قرص نان خشک می خواست که با آن رفع گرسنگی کند . موسی با برادرش هارون که وزیر او بود ، هنگامی که نزد فرعون رفتند ، دو لباس چوپانی که از پشم و مو ، پوشیده بودند و هر کدام یک چوب چوپانی در دست داشتند.

خدانینگ بنده ‌سی‌ حضرتی‌ موسی‌              اۏ‌ت‌ اییدی‌، سوو ایچدی‌، قولوندا عصا
*
یاتسا یر بولدی دۆشک ،                         اؤرتونجه‌ سی پارچه کیلیم

 

پیروزی موسی (ع) بر فرعون

پيروزى موسی علیه‌السلام در رويارويى با جادوگران فرعونی : فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِينَ‌ وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ‌ قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ‌ رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ؛ (اعراف ، ۱۱۹تا ۱۲۲)
در آنجا مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند. و ساحران (همگى) به سجده افتادند. و گفتند ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم. پروردگار موسى و هارون.
بشارت خدا ، به پيروزى موسى و هارون علیهما ‌السلام بر دشمنان‌شان :
وَأَخِي هَارُونُ … • قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ؛ (قصص ،۳۴و۳۵)
و برادرم هارون زبانش از من فصيحتر است ، او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند مى‌ترسم مرا تكذيب كنند . فرمود : « بازوان تو را بوسيله برادرت محكم مى‌كنيم و براى شما سلطه و برترى قرار مى‌دهيم و به بركت آيات ما بر شما دست نمى‌يابند ، شما و پيروانتان پيروزيد.» لطف اَدِب بَردِنگ که اول مُوسی غه فتح و نُصرتی دِینه دَعوت اَیلاگچ فِرعَونِنگ آرتِب شِرکتی
…………………………………………….

نجات موسی (ع) در کودکی از غرق شدن در آب

وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧
و به مادر موسی الهام کردیم که : « او را شیر بده و هنگامی‌ که [از آسیب فرعونیان] بر او ترسیدى ، او را [در جعبه‌ای بگذار و] به رود [نیل] بینداز و نترس و اندوهگین نشو [زیرا] قطعاً او را به تو بازمی‌گردانیم و از پیامبران قرار می‌دهیم» . (قصص ، ۵)
ساقلادی موسی کلیمنی بحرنینگ گردابی‌دان
تابوتینی قیلدی دابّه ، فرعون ، هامان ایله‌دی

مادر موسی (علیه‌السّلام) نوزاد خود را در میان آن صندوق نهاد ، صبحگاهان هنگامی که خلوت بود ، کنار رود نیل آمد و آن صندوق را به رود نیل‌ انداخت ، امواج نیل آن صندوق را با خود برد ، این لحظه برای مادر موسی ، لحظه بسیار حسّاس و پرهیجانی بود ، اگر لطف الهی نبود ، مادر فریاد می‌کشید و از فراق نوردیده‌اش ، جیغ می‌زد و در نتیجه جاسوسان متوجّه می‌شدند ، ولی خطاب «وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی ؛ نترس و محزون نباش ، ما موسی را به تو برمی‌گردانیم»؛
قلب مادر را آرام کرد ، چه بهتر که در اینجا رشته سخن را به پروین اعتصامی بدهیم که می‌گوید:
خـود ز ساحل کـرد بـا حسرت نـگاه ••• گـفت کـای فـرزند خـرد بـی‌گناه گـر فـرامـوشت کـند لـطف خـدای ••• چون رهی زیـن کـشتی بـی‌ناخدای؟ وحی آمد کـاین چه فکر بـاطل است ••• رهـرو مـا‌ ایـنک انـدر مـنزل است مـا گـرفتیـم آنـچـه را انـداختـی ••• دست حـق را دیـدی و نـشنـاختی سطح آب از گاهوارش خوشتر است ••• دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است رودهـا از خـود نـه طغیـان می‌کنند ••• آنـچه مـی‌گـوییم مـا آن مـی‌کـنند بـِه که بـرگردی بـه مـا بسپاریـش ••• کـی تـو از مـا دوست‌تر مـی‌داریـش
………………………………………………….

چای و نان (صبحانه) موسی (ع)

فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَىٰهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدۡ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبٗا ٦٢
هنگامی‌ که [به راه افتادند و از آنجا] گذشتند ، [موسی] به [خدمتکار] جوان خود گفت : «غذایمان را بیاور که از این سفر بسیار خسته شده‌ایم».
مخدومقلی:
ـ چای بیله نان اۆستۆنده قایسی پیغامبر دوردی؟
معروفی:
ـ چای بیله نان اۆستۆنده موسی پیغمبر دوردی

مفسر محترم تفسیر عابدی غداء را به : « ارتیرلیک غذا » ترجمه نموده اند . (جلد ۲ ، صفحه۶۵۴)
غَداء به غذایى گفته مى شود که در آغاز روز یا وسط روز مى خورند (صبحانه یا نهار) ولى از تعبیراتى که در کتب لغت آمده است چنین استفاده مى شود که در زمانهاى گذشته غداء را تنها به غذایى مى گفتند که در آغاز روز مى خوردند ( چرا که از غدوه گرفته شده که به معنى آغاز روز است) در حالى که در عربى امروز غداء و تغدى به معنى نهار و نهار خوردن است. (تفسیر نمونه، ج 12، ص: 483)

………………………………….

تورات : کتاب حضرت موسی (ع)

تورات در آیات قرآن کتابی است که پس از حضرت ابراهیم(ع) و حضرت یعقوب(ع) نازل شده است .
با توجه به آیات قرآن حضرت عیسی(ع( نیز این کتاب را تایید نموده است. (۶ صف)
قرآن بر بیان احکام الهی در تورات تاکید می‌کند و به کسانی که از این کتاب تبعیت کرده‌اند وعده بهشت داده شده است. (۱۱۹مائده)
در مقابل نیز کسانی که این کتاب را در دست دارند و به آن عمل نمی‌کنند را مانند چهارپایی بیان نموده که کتاب را حمل می‌کند. (۵ جمعه)
قرآن به وعده بعثت پیامبر امی پس از حضرت موسی(ع)، در کتاب تورات اشاره می‌کند . (۱۵۷ اعراف)

حقدان نزول اولدی موسیٰ‌غا تورات                  داود زبور اوقیپ، قیلدی مناجات
انجیل وصفین عیسی ایله‌دی اثبات                 محمد شانیندا فرقان یاراتدی

 

 

منابع :
۱ـ قرآن مجید
۲ـ قصص الانبیاء ربغوزی
۳ـ نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری .
۴ـ دیوان کامل مختومقلی فراغی به اهتمام استاد مراد دوردی قاضی .
۵ ـ سایت جامع التفاسیر و الترجمات .
۶ ـ با اختصار از مقالات سایت های مختلف
۷ـ تفسیر عابدی
۸ـ تفسیر نمونه
۹ـ نقش دل ، مجموعه مقالات همایش فراغی
۱۰ـ دیوان پروین اعتصامی
۱۱ـ فرهنگ مبین
۱۲ـ دیوان مخدومقلی فراغی نیک نهاد

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-06-07 11:40:552021-06-07 11:41:49حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی
edmin

تضمین روزی از سوی خدا

1400/03/15/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (3)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

تضمین روزی از سوی خدا

رزق و روزی همه موجودات مقدر و معین شده است.
خداوند در آیه 6 سوره هود : (وَمَا مِن دَآبَّةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ إِلَّا عَلَى ٱللَّهِ رِزۡقُهَا وَيَعۡلَمُ مُسۡتَقَرَّهَا وَمُسۡتَوۡدَعَهَاۚ كُلّٞ فِي كِتَٰبٖ مُّبِينٖ ٦) رزق و روزی همه جنبندگان و هر موجودی که نیاز به غذا و خوراک دارد را تضمین کرده و آن را امری حتمی و قطعی بر می شمارد . و این معنا را در اندیشه آدمی تقویت می کند که منشأ روزی رسانی خداوند است و آدمی نمی بایست این اندازه حرص داشته باشد. برخی ها با این تفکر که خداوند وی را نمی بیند و در میان این همه موجودات گم است گمان های ناروا در علم و قدرت خداوند می برند؛ از این رو می فرماید که خداوند به منزل و ماوای همیشگی و موقت همه جنبندگان آگاهی و علم دارد و غذای آنان را در همانجا روزانه تامین می کند.

در آیه 60 عنکبوت : (وَكَأَيِّن مِّن دَآبَّةٖ لَّا تَحۡمِلُ رِزۡقَهَا ٱللَّهُ يَرۡزُقُهَا وَإِيَّاكُمۡۚ وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡعَلِيمُ ٦٠
) با کنایه این مطلب را گوشزد می کند که انسان نباید آن اندازه حرص غذا و روزی داشته باشد؛ زیرا دیده نشده که جنبنده ای از جنبندگان زمین روزی خویش را با خود حمل کند و ترس از گرسنگی و مرگ از بی غذایی داشته باشد ؛ بنابراین ، این اندازه حرص ورزیدن و دویدن برای روزی امری بیهوده است ؛ زیرا خداوند خوراک همه بندگان و جنبندگان روزی زمین را تضمین کرده است. بسیاری از جانداران، ناتوان از حمل روزی خویش و ذخیره سازی مواد غذایی هستند و روزانه روزی خویش را می خورند ولی با آنکه انسان از توان حمل غذا و انبار و ذخیره سازی آن برخوردار است باز هم حرص و ترس دارد و رفتاری دور از شأن و مقام انسانیت انجام می دهد و افکار نادرست در سر می پروراند.

به هر حال خدای متعال رزق و روزی همه انسان ها را تضمین کرده است و در آیات 151 سوره انعام و نیز 31 سوره اسراء و همچنین 132 سوره طه و 60 سوره عنکبوت این ضمانت را بارها تاکید کرده است . اگر رزق و روزی هرکسی مقدر و معین و تضمین شده و کسی که این امر را باور دارد دیگر حرص زدن و حتی ترک عبادت و بندگی کردن چه معنا و مفهومی دارد؟

حضرت مخدومقلی فراغی (رحمة الله علیه) این آیات نورانی قرآن مجید را مد نظر داشته و گوید :
یَریوزِنده هَر نه بار هر نارسه که جُنبنده نِنگ رِزقِنِی تقسیم اَدِب طیّار اَدَن رَبِّم جَلیل
هر چیزی که در روی زمین است حتی جنبندگان [کوچک و ناچیز] ، روزی آن توسط خداوند جلیل آماده و تقسیم شده است .

منابع :
۱- قرآن مجید
۲- دیوان حضرت مخدومقلی فراغی استاد عبدالجبار آخوند نیک نهاد
۳- نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی، با همکاری استادان عطاگزلی، تاقی‌زاده ، گری .
۴- مقاله ضمانت روزی از دیدگاه قرآن : پایگاه اطلاع رسانی حوزه .
۵- سایت جامع التفاسیر و الترجمات .

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-06-05 21:24:312021-06-05 21:24:31تضمین روزی از سوی خدا
edmin

نور خورشید و ماه

1400/03/15/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (2)
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

نورخورشید و ماه

نور خورشید نور اصلی بوده ، و نور ماه بازتابی از آن می باشد . در آیات متعددی از قرآن کریم چنین آمده است که ماه نوری در آسمان و خورشید ضیاء و سراجی برای آن است .
خداوند متعال در قرآن کریم از خورشید و ماه به عنوان دو آیه و نشانه الهی یاد می‌نماید که اندیشمندان باید در آن دو مطالعه و تفکر کنند . در آیات قرآن ، براى خورشيد كلماتى همچون «سِراج» و «ضِياء» و در مورد ماه ، كلمات «نُور» و «مُنِير» به كار رفته است . از این رو برخی از صاحبنظران در زمینه اعجاز علمی قرآن بر آنند که در قرآن کریم به این نکته اشاره شده است که خورشید جسمی نورانی و ماه جسمی تاریک است که نور آن ناشی از بازتاب نور خورشید است در این باره بیش از همه به آیه 5 سوره یونس و آیه 16 سوره نوح استناد شده است که خداوند می‌فرماید :
هُوَ ٱلَّذِي جَعَلَ ٱلشَّمۡسَ ضِيَآءٗ وَٱلۡقَمَرَ نُورٗا … (5یونس)
اوست كسى كه خورشيد را روشنايى بخشيد و ماه را تابان كرد .
وَجَعَلَ ٱلۡقَمَرَ فِيهِنَّ نُورٗا وَجَعَلَ ٱلشَّمۡسَ سِرَاجٗا ١٦ (16نوح)
و ماه را در ميان آنها روشنايى‏‌بخش گردانيد و خورشيد را [چون‏] چراغى قرار داد .

همانطور که ملاحظه می‌شود ، خداوند متعال در این آیات ماه را به عنوان نوری در آسمان و خورشید را ضیاء و سراج معرفی می‌نماید .
برخی از مفسران از تقابل کاربرد سراج برای خورشید و نور برای ماه چنین نتیجه گرفته‌اند که نور ماه ، بر خلاف خورشید اکتسابی است . به عبارت دیگر این دسته برآنند که سراج بودن شمس به این نکته اشاره دارد که نور ماه اکتسابی است و از خورشید گرفته شده است . نور بودن قمر بدین معناست که ماه روشن کننده زمین به وسیله نور کسب شده از خورشید است و ذاتاً نورانی نیست تا به عنوان سراج شناخته شود . بنابراین می‌توان گفت که ویژگی اصلی مشترک بین خورشید و سراج همان نورانیت ذاتی است که ماه فاقد آن است . بعد از خورشید ماه درخشان‌‌ترین جسم در آسمان است . البته نوری که مشاهده می‌کنیم تنها بازتاب نور خورشید است . سطح ماه کاملاً تاریک است و تنها در صد کمی از نور خورشید را بازتاب می‌کند. اما همین مقدار نور، برای روشن کردن آسمان شب کافی است . (با اختصار از پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی )
*
حضرت مخدومقلی فراغی (رحمة الله علیه) گوید :
اَمر اَدِب بِر بیضه نی نوّار اَدَن رَبِّم جَلیل
خداوند جلیل که با امرش بیضه ای (کنایه از آفتاب) را بسیار پر نور گرداند .

منابع :
۱- قرآن مجید
۲- با اختصار از مقاله پژوهشکده اعجاز قرآن دانشگاه شهید بهشتی
۳- نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی، با همکاری استادان عطاگزلی، تاقی‌زاده ، گری .
۴- دیوان کامل مختومقلی فراغی به اهتمام استاد مراد دوردی قاضی .
۵- سایت جامع التفاسیر و الترجمات .

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-06-05 21:22:102021-06-05 21:22:10نور خورشید و ماه
edmin

همواری زمین

1400/03/15/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی

سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (1)
تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی
(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)

 

همواری زمین

قرآن بارها و بارها همواری و وسعت بسیار زیاد زمین را به عنوان نشانه ای محسوس و قابل درک به انسان ها یادآور شده از جمله :
وَٱلۡأَرۡضَ فَرَشۡنَٰهَا فَنِعۡمَ ٱلۡمَٰهِدُونَ ٤٨ : و زمین را [برای زندگی] گستردیم و چه نیک گستراننده‌ای هستیم! (۴۸ذاریات)
وَإِلَى ٱلۡأَرۡضِ كَيۡفَ سُطِحَتۡ ٢٠ : و به زمین که چگونه گسترده و هموار گشته است؟ (۲۰غاشیه)
بررسی : سطحت به معنی گستردگی همراه با همواری است.
اگر خداوند زمین را نمی گستراند و فقط از سلسله کوه ها پوشیده مى شد صلاحیت کشت و زرع و سکونت را نداشت و جانداران کمال حیات خود را نمى یافتند. سطح زمین به طور کامل برجسته و ناهموار خلق نشد که اگر این گونه آفریده می شد انسان در این زمین نمی توانست به خوبی زندگی نماید ، و اسباب راحتی خود را فراهم آورد.
توجه : قرآن علاوه بر همواری های زمین به ناهمواری ها و پستی و بلندی های آن نیز اشاره کرده است :
: وَمِنَ ٱلۡجِبَالِ جُدَدُۢ بِيضٞ وَحُمۡرٞ مُّخۡتَلِفٌ أَلۡوَٰنُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٞ ٢٧
و از کوه‌ها [نیز رگه‌ها و] راه‌هایی سفید و قرمز و كاملاً سیاه [آفریدیم] که رنگهایش گوناگون است؟ (27فاطر)

وَٱللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ ٱلۡأَرۡضَ بِسَاطٗا ١٩ : و خداوند زمین را براى شما فرش گسترده اى قرار داد .(۱۹نوح) بررسی : این تشبیه است . اگر در مناطق جلگه ای ( که ناهمواری وجود ندارد ) بنگریم ، زمین به واقع شبیه به فرشی گسترده است.

وَيَوۡمَ نُسَيِّرُ ٱلۡجِبَالَ وَتَرَى ٱلۡأَرۡضَ بَارِزَةٗ وَحَشَرۡنَٰهُمۡ فَلَمۡ نُغَادِرۡ مِنۡهُمۡ أَحَدٗا ٤٧
: و روزى را به خاطر بیاور که کوه ها را به حرکت درآوریم و زمین را آشکار و مسطح مى بینى و همه آنان [انسانها] را برمى انگیزیم ، و احدى از ایشان را فروگذار نخواهیم کرد . (۴۷کهف) بررسی : منظور از « بارزة » مسطح ـ بدون پستی و بلندی ـ است .
حضرت مخدومقلی فراغی (رحمة الله علیه) :
هیبت‌ ایله‌ فرش‌ اؤیون‌ هموار ادن‌ ربّیم‌ جلیل
خداوند جلیل ، که با هیبتش سرای فرش [زمین] را هموار و صاف خلق کرده است .

منابع :
۱- قرآن مجید
۲-سایت پرسمان دانشگاهیان
۳- نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی، با همکاری استادان عطاگزلی، تاقی‌زاده ، گری .
۴- دیوان کامل مختومقلی فراغی به اهتمام استاد مراد دوردی قاضی .
۵- سایت جامع التفاسیر و الترجمات .

https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-06-05 21:17:552021-06-05 21:17:55همواری زمین
صفحه 3 از 41234

جستجو در سایت

اهداف بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها

1- ایجاد انقلاب علمی در جهان اسلام با بینش منظم عقلانیت ریاضی
2- نهادینه کردن تئوری توسعه علمی در فرهنگ علمی کشورهای اسلامی (سوال، فرضیه، نظریه، تئوری،اصل و قانون)
3- پایین آوردن سن دانشمندان کشورهای اسلامی به 25 الی 30 سال
4- ایجاد تفاهم و دوستی در جهان بین الملل از راه علم

منشور بنیاد همگرایی تمدنها
مولف: صمد بدراق نژاد

تماس با ما:

آدرس: ایران ، استان گلستان ، شهرستان علی آباد کتول؛ خیابان بی بی شیروان؛ ترکمن صحرا؛ روستای بدراق نوری خان؛ خیابان جلال الدین محمد بلخی(مولوی)؛ خیابان عرفان ، عرفان اول؛ کدپستی ۴۹۴۸۱-۱۷۳۳۳

شماره تماس:   ۰۹۹۰۶۵۲۵۰۴۵  –  09119477464

رفتن به بالا