• English
  • فارسی
  • Theory
  • Notes
بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن
  • 0سبد خرید فروشگاه
  • WhatsApp
  • صفحه اصلی
  • آرا و اندیشه ها
    • مختوم‌قلی فراغی
      • دیدگاه قرآن و احادیث نبوی
      • دیدگاه، نظریه ها قوانین علمی
    • مولانا جلال الدین محمد بلخی
    • سعدی
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حافظ
      • دیدگاه قوانین و نظریه های علمی
    • حضرت ابن عربی
    • سنایی
    • عطار
    • نظامی گنجوی
  • پروژه انسان ، جهان ، ریاضیات
  • ریاضی دانان جهان اسلام
  • آرا و نظریه های اقتصاد دانان جهان
    • اقتصاد دانان اسلامی
    • اقتصاد دانان جهان غرب
  • آرا و نظریه های فلسفی
    • فلاسفه اسلامی
    • فلاسفه غرب
  • آکادمی فیزیک جهان اسلام
  • تماس با ما
  • English
  • فارسی
  • جستجو
  • منو منو

حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی

1400/03/17/در آرا و اندیشه ها, دیدگاه قرآن و احادیث نبوی, مختوم‌قلی فراغی

سلسله مقالات فرهنگ قرآنی و اسلامی فراغی (4)

(با همکاری بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها)

تحقیق : حافظ اراز محمد آخوند یمرلی

 

فهرست مطالب:

  • حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی
    • تربیت موسی (ع) بدست دشمنان
    • چوپانی حضرت موسی(ع) در قبال ازدواج
    • عصای موسی علیه السلام
    • کمتر شنیده هایی از عصای حضرت موسی (ع)
    • کوه طور سینا
    • ابتدای رسالت حضرت موسی (ع)
    • آتش کوه طور
    • آتش گرفتن کوه از تجلی خداوند
    • حضرت موسی(ع) کلیم الله ( هم سخن خدا )
    • فقر و تهیدستی حضرت موسی (ع)
    • پیروزی موسی (ع) بر فرعون
    • نجات موسی (ع) در کودکی از غرق شدن در آب
    • چای و نان (صبحانه) موسی (ع)
    • تورات : کتاب حضرت موسی (ع)

حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی

حضرت موسی(علیه‌السلام) یكی از پیامبران اولوالعزم که از جانب خدا بر قوم بنی اسرائیل مبعوث شد ، كه نام مباركش 136 بار، در قرآن مجید آمده است . و کتاب آسمانی او تورات بود ، موسی در لغت قبطیان از دو جزء تشكیل شده ، یكی «مو» به معنای آب و دیگری «سی» به معنای درخت ، چون صندوق [همان صندوقی كه مادر موسی (علیه‌السلام) وی را در آن قرار داده و به رود نیل سپرد]وی در كنار درختی در داخل آب به دست آمد ، او را موسی نامیدند . و نام مادرش «یوكابد» است . و لقب «كلیم الله» به خود گرفت ، چون خداوند بدون واسطه ، با او سخن گفت . و در داستان زندگی او و حاکم زمانش فرعون ماجراهایی رخ داده که بنا بر آیات قرآن در برخی از آنها امثال و تعابیر و تلمیحاتی وجود دارد .
***

تربیت موسی (ع) بدست دشمنان

حضرت موسی علیه السلام از قوم بنی اسرائیل بود که در مصر به دنیا آمد و مادرش او را به دلیل ترس از فرعون در صندوقچه ای گذاشته و در رودخانه ی نیل رها کرد تا این گونه فرزند خود را از خطر فرعون حفظ کرده و او را سالم نگه دارد. بر حسب اتّفاق ، آسیه زن فرعون صندوقچه ای را را پیدا کرده و از آنجا که آسیه صاحب فرزند نمی شد با دیدن کودک ، خوشحال شده و احساس کرد که خدا آن بچه را برای او فرستاده است. بنابراین تصمیم گرفت که آن بچه را به فرزندی گرفته و مطابق میل خود تربیت کند . او این موضوع را با فرعون در میان گذاشت و فرعون نیز قبول کرده و تصمیم گرفتند که نام آن نوزاد را موسی گذاشته و از او نگهداری کنند . سرانجام تصمیم گرفتند که دایه ای پیدا کنند تا به آن نوزاد شیر داده و از او نگهداری کند . وقتی مادر حضرت موسی علیه السّلام این خبر را شنید به قصر فرعون رفته و خود را به عنوان دایه معرّفی کرد و از آنها درخواست کرد که نوزاد را به خانه ی خویش برده و پس از به پایان رسیدن دوران شیر خوارگی او را به فرعون و همسرش بازگرداند .

وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧ فَٱلۡتَقَطَهُۥٓ ءَالُ فِرۡعَوۡنَ لِيَكُونَ لَهُمۡ عَدُوّٗا وَحَزَنًاۗ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ وَهَٰمَٰنَ وَجُنُودَهُمَا كَانُواْ خَٰطِ‍ِٔينَ ٨ (قصص)

و به مادر موسی الهام کردیم که : « او را شیر بده و هنگامی‌ که [از آسیب فرعونیان] بر او ترسیدى ، او را [در جعبه‌ای بگذار و] به رود [نیل] بینداز و نترس و اندوهگین نشو [زیرا] قطعاً او را به تو بازمی‌گردانیم و از پیامبران قرار می‌دهیم».[پس از اینکه مادر موسی چنین کرد ،] خاندان فرعون او را [از آب] گرفتند ، تا سرانجام [سال‌ها بعد ، این فرزند بنی‌اسرائیل] دشمن و [مایۀ] اندوهشان گردد . به راستی که فرعون و هامان و سپاهیانشان گناهکار بودند.

کافرلره سلطان اوغلان چاغِنده بِراوده یولوقغان دوست فِراقنده
*
دوست اولوپ اللّهینا، دوشمان الینده ساقلانان

…………………………………………….

چوپانی حضرت موسی(ع) در قبال ازدواج

شعیب علیه‌السّلام از موسی علیه السلام ، درخواست کرد در قبال ازدواج با دختر وی برای مدت هشت یا ده سال ، چوپانی کند. قَالَ إِنِّيٓ أُرِيدُ أَنۡ أُنكِحَكَ إِحۡدَى ٱبۡنَتَيَّ هَٰتَيۡنِ عَلَىٰٓ أَن تَأۡجُرَنِي ثَمَٰنِيَ حِجَجٖۖ فَإِنۡ أَتۡمَمۡتَ عَشۡرٗا فَمِنۡ عِندِكَۖ وَمَآ أُرِيدُ أَنۡ أَشُقَّ عَلَيۡكَۚ سَتَجِدُنِيٓ إِن شَآءَ ٱللَّهُ مِنَ ٱلصَّٰلِحِينَ ٢٧

[پیرمرد به موسی] گفت: «می‌خواهم یکی از دو دخترم را به همسری‌ات درآورم ؛ به این [شرط] ‌که هشت سال برایم کار کنی ؛ و اگر [این کار را] تا ده سال ادامه دهی ، لطف و محبتی از سوی توست و من نمی‌خواهم بر تو سخت بگیرم . ان شاء الله مرا شایسته [و نیکوکار] خواهی یافت». موسی علیه‌السّلام به چوپانی برای شعیب علیه السلام ، به مدت هشت یا ده سال مختار بود “فان اتممت عشرا فمن عندک” یعنی اگر این هشت سال را به اختیار خودت به ده سال رساندی ، کاری است که خودت زاید بر قرارداد کرده ‌ای ، بدون اینکه ملزم بدان باشی. حضرت موسی علیه السّلام نیز این پیشنهاد را قبول کرده و به خدمت نزد او مشغول شد. ابن عباس گفته است : مدت « اتم » و « اکمل » یعنی ۱۰ سال را به پایان رساند . موسی علیه‌السّلام در حال چوپانی به رسالت ، مبعوث شد.

عصاسین گؤتریپ قولا موسی قویون باقیپ گچدی
*
باقدی قوینۇن شعیبینگ یدی ییل موسی کلیم

 

 

عصای موسی علیه السلام

خدای عزوجل در سوره ی طه آیه ی ۱۷-۱۸ فرموده است :
وَمَا تِلۡكَ بِيَمِينِكَ يَٰمُوسَىٰ ١٧ قَالَ هِيَ عَصَايَ أَتَوَكَّؤُاْ عَلَيۡهَا وَأَهُشُّ بِهَا عَلَىٰ غَنَمِي وَلِيَ فِيهَا مَ‍َٔارِبُ أُخۡرَىٰ ١٨
و ای موسی ، آن چیست به [دست] راستت؟» او گفت : «این عصای من است ؛ بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم [برگ درختان را] فرومی‌ریزم و کارهای دیگری [نیز] با آن دارم [که برآورده می‌کنم].
عصای موسی در عربی و فارسی ، مثل پرخوری و زود بلعیدن است. برخی گویند عصای موسی کنایه از چیزی سحر آمیز است و اشاره به معجزات جاری شده با آن عصا دارد . (فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی ، ص ۶۱۱)
تبدیل عصا به اژدها و پل
فَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنِ ٱضۡرِب بِّعَصَاكَ ٱلۡبَحۡرَۖ فَٱنفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرۡقٖ كَٱلطَّوۡدِ ٱلۡعَظِيمِ ٦٣
: به موسی وحی کردیم: «عصایت را به دریا بزن» ؛ [هنگامی که عصایش را زد ، نیل] شکافته شد و هر بخشی [از آن ،] همچون کوهی بزرگ گشت.
فَأَلۡقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلۡقَفُ مَا يَأۡفِكُونَ ٤٥
: سپس موسی عصایش را افکند ؛ ناگهان [به اژدهایی تبدیل شد و] آنچه را به دروغ ساخته بودند بلعید.

قانی‌ موسی‌ کلیم‌ ، معجز عصاسی‌ گاهی‌ کؤپرۆک‌، گاهی‌ ییلان گچیپ‌دیر
کجاست موسی کلیم الله ؟! با آن عصای معجزش ، که گاهی بصورت پل و گاهی بصورت مار[اژدها] تغییر شکل داده ، او نیز از این دنیا رخت بربست .
***

چوب موسی نی جهانخوار مار اَدَن رَبِّم جَلیل
خداوند جلیلی که چوب [ناچیز] موسی را ، به ماری عظیم و جهانخوار تبدیل نمود .

کمتر شنیده هایی از عصای حضرت موسی (ع)

براساس روایات ، پس از آن که مدت ده سال خدمت حضرت موسی (ع) در نزد حضرت شعیب (ع) پایان یافت ، در وقت ترک ایشان فرمود : یا شعیب ؛ عصایی از تو می خواهم که با من باشد ، زیرا عصاهای پیغمبران همه ، به شعیب (ع) به ارث رسیده بود و در نزد او نگهداری می شد.

در پی این درخواست شعیب (ع) فرمود که داخل خانه شو و یک عصا بردار . چون حضرت موسی (ع) داخل شد به ناگهان عصای نوح و ابراهیم (ع) حرکت کردند و در دست ایشان قرار گرفت و چون آن عصا را به نزد شعیب (ع) آورد ، شعیب (ع) گفت : این را برگردان و عصایی دیگر را انتخاب کن . چون موسی (ع) آن عصا را بازگرداند و در میان عصاهای دیگر گذاشت و خواست که عصای دیگری را بردارد ، باز همان عصا حرکت نمود و در دستش جای گرفت و این اتفاق تا سه مرتبه تکرار شد! شعیب (ع) چون این ماجرا را مشاهده نمود گفت : ای موسی ؛ این عصا را ببر ، زیرا که خداوند این عصا را مختص تو قرار داده است. (تاریخ پیامبران، ج 1: 603؛ قصص الانبیاء، راوندی: 152)

حضرت شعیب علیه السلام گفت : که این عصای حضرت علیه السلام می باشد و به هر کس بیافتد او پیغمبر خواهد شد و به دخترش گفت شاید همسرت پیامبر بشود بعد از آن حضرت شعیب (ع) گفت : ای موسی گوسفندان را به فلان چراگاه نبر ، آنجا مکان اژدها می باشد و هر کس به آنجا برود می میرد ، اما حضرت موسی علیه السلام گوسفندان را به همان چراگاه برد و عصایش را نیز در پیش خودش گذاشت و خوابید ، در آن موقع اژدها قصد گوسفندان را کرده بود که همان عصای موسی یک دفعه اژدها شد و آن اژدها را با خودش بلعید و باز مثل قبل عصا شد و در جایش ماند ، حضرت موسی (ع) این اسرار را دید شاد و خرم شد . ( صفحه ۳۳۲و۳۳۳ قصص الانبیاء « نور سلطان » . مؤلف : ربغوزی . مترجم : رجب محمد ادای از بندر ترکمن ـ ) (۱)
اسم آن عصا را لعبه می گویند ، به رودخانه نیل که می انداخت برایشان پل می شد . (همان ، ص ۳۳۴)

ویژگی هایی خارق العاده این عصا! درباره ی ویژگی های خارق العاده ی عصای حضرت موسی (ع) ثعلبی طی روایتی می نویسد : عصای حضرت موسی دو شعبه داشت و در پایین دو شعبه اِنحنا داشت و در تَه آن آهنی بود و چون موسی در بیابانی وارد می شد و در آن نوری وجود نداشت ، از دو شعبه ی آن نوری ساطع می شد که تا جایی که چشم کار می کرد را روشن می کرد و چون محتاج به آب می شد عصای خود را داخل چاه می کرد و آن طولش بسیار می شد ، به قدر چاه ، و دلوی (سطل آب) در سرش بهم می رسید و به وسیله ی آن آب بیرون می آورد ، و چون هنگامی که به طعام نیازمند می گردید عصای خود را بر زمین می زد ، پس از زمین آنچه او نیاز داشت برای معاشش بیرون می آمد ، و چون درخواست میوه می نمود ، آن را در زمین فرو می برد و در همان ساعت درختی می شد و از آن میوه حاصل می شد ، و چون از راه رفتن خسته می گردید بر آن سوار می شد و عصایش او را برمی داشت و به هر جا که موسی می خواست او را می برد و او را راهنمایی می کرد ، و چون می خواست از نهر بزرگی عبور کند عصا را بر نهر می زد تا راه برای او گشوده می شد . (عرائس المجالس: 176)
………………………………………………………………………………..
(۱) قابل ذکر است : که بنا به گفته ی مخدومقلی شناسان معاصر از جمله : استاد نور قلیچ فداکار در مقاله «تأثیر قصص الانبیاء در آثار مخدومقلی فراغی» ، اذعان داشته اند که از آثار وی و قراین دیگر احتمال می رود مخدومقلی از قصص الانبیاء ربغوزی که به ترکی نیز بوده بیشتر بهره برده است . زیرا تشابهاتی بین اشعار فراغی و برخی از نظم و ابیات و اصطلاحات که در لابلای داستانها در قصص الانبیاء ربغوزی آمده وجود دارد . والله اعلم ! (کتاب نقش دل ، مجموعه مقالات همایش فراغی ، صفحه۱۸۹)

 

 

کوه طور سینا

« طور» به معنی کوه است ، کلمه « طور » ۱۰ مرتبه درقرآن مجید آمده است ،
طور به معنی نزدیک شدن نیز هست ، (واللهِ لا اطورُ بِهِ ـ به خدا به او نزدیک نمی شوم .) « طور » محل نزدیک شدن موسی (ع) به خداوند بوده است . (فرهنگ مبین ، صفحه۳۹۵)
این کوه از مشاهیر جبال جهان است و موسی پیغمبر علیه السلام در آنجا نور الهی را بر سر درخت دید و شرف تکلیم یافته و با خدا مناجات کرد و به پیغمبری رسالت یافت .

طور داغیندا مسکن‌ توتان‌ اول موسی‌ کلیم‌ الله‌ دیر

مراد از« طور سَینا » که در آیه ی ۲۰ سوره مؤمنون و طور سینین در آیه ی ۲ سوره تین آمده ، جبل موسی یا به اصطلاح معروفتر کوه طور است . و منظور از « طُوی » نیز که در سوره طه (۱۲) و نازعات (۱۶) آمده ، نام بخشی از صحرای سینا است .

باریب راز آیدیشان سِینا داغنده                     طور و موسی کلیم الله حقی اوچون

 

ابتدای رسالت حضرت موسی (ع)

بیابانی که حضرت موسی علیه السلام در آن بود ، بیابان طور و قسمت جنوبی بیت المقدس بود . موسی از دور آتشی را دید که شعله ور است ، پس خانواده خود را متوقف کرد و گفت ؛ می خواهم به طرف آتش بروم تا پاره ای آتش را به سوی شما بیاورم . موسی به طرف آتش روان شد. چون نزدیک شد درخت سبزی را دید که نورانی است و از آتش شعله ور است . نزدیک رفت تا مقداری از آن گرما را نزد همسرش ببرد ، اما هر بار از هجوم نهیب آتش به عقب رفت . تا این که صدایی از میان درخت به گوش موسی (ع) رسید.
فَلَمَّآ أَتَىٰهَا نُودِيَ يَٰمُوسَىٰٓ ١١ إِنِّيٓ أَنَا۠ رَبُّكَ فَٱخۡلَعۡ نَعۡلَيۡكَ إِنَّكَ بِٱلۡوَادِ ٱلۡمُقَدَّسِ طُوٗى ١٢ وَأَنَا ٱخۡتَرۡتُكَ فَٱسۡتَمِعۡ لِمَا يُوحَىٰٓ ١٣ إِنَّنِيٓ أَنَا ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّآ أَنَا۠ فَٱعۡبُدۡنِي وَأَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ لِذِكۡرِيٓ ١٤ إِنَّ ٱلسَّاعَةَ ءَاتِيَةٌ أَكَادُ أُخۡفِيهَا لِتُجۡزَىٰ كُلُّ نَفۡسِۢ بِمَا تَسۡعَى

ندا داده شد : « ای موسی ! این منم پروردگار تو ، پای از کفش خویش بیرون آور که تو در وادی طور هستی و من تو را برگزیده ام . پس به آنچه وحی می شود گوش فرا ده ، منم خدایی که جز من خدایی نیست . پس مرا پرستش کن و به یاد من نماز برپا دار . قیامت فرا رسنده است . می خواهم آن را پوشیده دارم تا هر که به موجب آنچه می کوشد جزا یابد».
این سؤال و پاسخ به همین مقدار پایان نپذیرفت. چون سؤال حق تعالی مقدمه وحی رسالت بود و شاید می خواست تا موسی را برای دیدن معجزه شگفت انگیز خویش آماده سازد .

طور داغی دییر، دۆشر یولا راز آیدیشار خدا بیله
*

آتش کوه طور

مشاهده آتش در ناحیه کوه طور از سوی موسی علیه‌السلام و حرکت موسی علیه‌السّلام به سمت آتش در کوه طور، به امید پیدا کردن راه و آوردن آتش جهت گرم شدن همسر و فرزندان :
فَلَمَّا قَضَىٰ مُوسَى ٱلۡأَجَلَ وَسَارَ بِأَهۡلِهِۦٓ ءَانَسَ مِن جَانِبِ ٱلطُّورِ نَارٗاۖ قَالَ لِأَهۡلِهِ ٱمۡكُثُوٓاْ إِنِّيٓ ءَانَسۡتُ نَارٗا لَّعَلِّيٓ ءَاتِيكُم مِّنۡهَا بِخَبَرٍ أَوۡ جَذۡوَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ لَعَلَّكُمۡ تَصۡطَلُونَ ٢٩
هنگامی ‌که موسی [آن] مدت [معیّن] را به پایان رساند و همراه خانواده‌اش [از مدین به سوی مصر] حرکت کرد، [ناگهان در تاریکیِ شب ،] از سوی [کوه] طور آتشی دید ؛ به خانواده‌اش گفت : «[اینجا] بایستید كه من آتشى [از دور] دیدم . شاید خبری از آن برایتان بیاورم یا شعلۀ آتشی [بیاورم] تا گرم شوید».

بِراوده یولوقغان دوست فِراقنده                       باریب راز آیدیشان سِینا داغنده
*

آتش گرفتن کوه از تجلی خداوند

وَلَمَّا جَآءَ مُوسَىٰ لِمِيقَٰتِنَا وَكَلَّمَهُۥ رَبُّهُۥ قَالَ رَبِّ أَرِنِيٓ أَنظُرۡ إِلَيۡكَۚ قَالَ لَن تَرَىٰنِي وَلَٰكِنِ ٱنظُرۡ إِلَى ٱلۡجَبَلِ فَإِنِ ٱسۡتَقَرَّ مَكَانَهُۥ فَسَوۡفَ تَرَىٰنِيۚ فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُۥ لِلۡجَبَلِ جَعَلَهُۥ دَكّٗا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقٗاۚ فَلَمَّآ أَفَاقَ قَالَ سُبۡحَٰنَكَ تُبۡتُ إِلَيۡكَ وَأَنَا۠ أَوَّلُ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١٤٣ (اعراف)
و هنگامی‌ که موسی به وعده‌گاهِ ما آمد و پروردگارش [بی‌واسطه] با او سخن گفت . [موسی] عرض کرد : «پروردگارا ، خود را به من نشان بده تا به تو بنگرم». [الله] فرمود : «[در دنیا] هرگز مرا نخواهی دید ؛ ولی به این کوه بنگر ؛ اگر در جای خود برقرار باقی ماند ، تو [نیز] مرا خواهی دید». پس چون پروردگارش بر [آن] کوه تجلی کرد ، آن را متلاشی [و پراکنده] ساخت و موسی مدهوش افتاد و چون به هوش آمد ، عرض کرد : «[بار الها ،] تو پاک و منزّهی . به درگاهت توبه كردم و بی‌تردید ، من [میان قومِ خود] نخستین مؤمن هستم».

عاشق لر فاش اولِب عشقه مِنَنده                          طوره نظر دوشِب داغ لر یانَنده

خداوند با گفتار ازلی خویش ، با موسی(علیه‌السلام) سخن گفت و بدین وسیله موسی(علیه‌السلام) به مقامی رسید ، كه به واسطه آن بر انسان‌ها امتیاز یافت . در این هنگام در اثر فرط شوق ، از خدای خود درخواست كرد كه خود را بر او متجلی و آشكار سازد تا او را ببیند .

خداوند به او فرمود : هرگز مرا نخواهی دید ، و برای این‌كه به وی بفهماند ، موسی(علیه السلام) خواسته بزرگی را طلبیده كه كوه‌ها تحمل آن‌ را ندارند به او فرمود : تو (موسی) تحمل این تجلی را نداری ، ولی من به كوه كه سخت‌تر از توست تجلی خواهم نمود ، اگر كوه در جای خود قرار گرفت و دیدن و هیبت مرا تحمل كرد ، تو هم می‌توانی مرا ببینی و اگر تحمل نكرد ، تو هم به طریق اولی نخواهی دید . و آن گاه كه پروردگارش بر كوه تجلی نمود ، آن را متلاشی كرده و با زمین یكسان ساخت .

موسی(علیه‌السلام) از شدت بیم و ترس از صحنه‌ای كه دیده بود از هوش رفت . وقتی كه به هوش آمد عرض كرد : پروردگارا ! تو منزه هستی ، من به سوی تو باز می‌گردم و توبه می‌كنم ، من نخستین كسی هستم كه در زمان خودم به بزرگی و عظمت تو ایمان می‌آورم .

 

حضرت موسی(ع) کلیم الله ( هم سخن خدا )

در قرآن مجید و طی آیات متعدّدی سخن از تکلّم خداوند با حضرت موسی(ع) شده است.
قرآن در آیه 164 سوره نساء از تکلّم خداوند با حضرت موسی(علیه السلام) سخن گفته و می فرماید : (و خداوند با موسى سخن گفت)؛ «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليمَا».
در آیات 143 و 144 سوره اعراف نیز به موضوع تکلم خداوند با آن حضرت اشاره کرده و می فرماید : «وَ لَمَّا جاءَ مُوسى‏ لِمِيقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّه»؛ (و هنگامی كه موسی به ميعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت)
و فرمود : (اى موسى ! من تو را با رسالت هاى خويش و با سخن گفتنم [با تو] بر مردم برترى دادم و برگزيدم ) ؛ « يا مُوسى‏ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسالاتِي وَ بِكَلامِي».
علاوه بر آیات فوق ، خداوند متعال در آیه 253 سوره بقره در بیان برتری پیامبران الهی بر یکدیگر می فرماید : (بعضى از آن رسولان را بر بعضى ديگر برترى داديم ؛ برخى از آنها خداوند با ایشان سخن مى گفت) ؛ «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ».

حقینگ اؤزی بیلن سؤزله‌شن موسیٰ                                 اول وقتدا یوق ایدی اۏنۇنگ دک رسا
*
باردی طورینگ داغینا، حق بیرله بولدی اول کلیم
اوتدی آنلار، قالدی دنیا ، گچدی ایام القدیم
*
محمد دن‌ اوّ‌ل اؤتن‌                      الله ‌نینگ سرّینا یتن‌
طور داغیندا مسکن‌ توتان‌               اول موسی‌ کلیم‌ الله ‌دیر
*
چولده گزدی دایما                        راز آیدیشیپ خالق بیله

………………………………………..

فقر و تهیدستی حضرت موسی (ع)

خداوند در سوره زخرف ( آیات 51 تا 54 )درباره تبلیغ سوء فرعون بر ضد حضرت موسی (ع) ، می فرماید : فقر و تهیدستی حضرت موسی (ع) حربه تبلیغاتی فرعون بر علیه آن حضرت بود . موسی که در کمال ساده زیستی و تنگدستی زندگی می کرد ، وقتی در دفاع از مظلوم ، یک قبطی مهاجم ، به طور غیر عمد به دست او کشته شد ، از مصر فرار کرد . موسی تا پیش از رسیدن به مدین ، در بیابان ها علف های بیابان می خورد ؛ به طوری که سبزی گیاه از رگ های بدن او آشکار شده بود . وقتی به مدین رسید ، برای دختران حضرت شعیب از چاه آب کشید . قرآن می فرماید : ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّلِّ فَقالَ رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقِیرٌ؛ به سایه پناه برد و عرض کرد : پروردگارا ، من محتاج خیری هستم که به بندگان خود نازل می کنی . حضرت موسی دو قرص نان خشک می خواست که با آن رفع گرسنگی کند . موسی با برادرش هارون که وزیر او بود ، هنگامی که نزد فرعون رفتند ، دو لباس چوپانی که از پشم و مو ، پوشیده بودند و هر کدام یک چوب چوپانی در دست داشتند.

خدانینگ بنده ‌سی‌ حضرتی‌ موسی‌              اۏ‌ت‌ اییدی‌، سوو ایچدی‌، قولوندا عصا
*
یاتسا یر بولدی دۆشک ،                         اؤرتونجه‌ سی پارچه کیلیم

 

پیروزی موسی (ع) بر فرعون

پيروزى موسی علیه‌السلام در رويارويى با جادوگران فرعونی : فَغُلِبُوا هُنالِكَ وَ انْقَلَبُوا صاغِرِينَ‌ وَ أُلْقِيَ السَّحَرَةُ ساجِدِينَ‌ قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعالَمِينَ‌ رَبِّ مُوسى‌ وَ هارُونَ؛ (اعراف ، ۱۱۹تا ۱۲۲)
در آنجا مغلوب شدند و خوار و كوچك گشتند. و ساحران (همگى) به سجده افتادند. و گفتند ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم. پروردگار موسى و هارون.
بشارت خدا ، به پيروزى موسى و هارون علیهما ‌السلام بر دشمنان‌شان :
وَأَخِي هَارُونُ … • قَالَ سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا أَنتُمَا وَمَنِ اتَّبَعَكُمَا الْغَالِبُونَ؛ (قصص ،۳۴و۳۵)
و برادرم هارون زبانش از من فصيحتر است ، او را همراه من بفرست تا ياور من باشد و مرا تصديق كند مى‌ترسم مرا تكذيب كنند . فرمود : « بازوان تو را بوسيله برادرت محكم مى‌كنيم و براى شما سلطه و برترى قرار مى‌دهيم و به بركت آيات ما بر شما دست نمى‌يابند ، شما و پيروانتان پيروزيد.» لطف اَدِب بَردِنگ که اول مُوسی غه فتح و نُصرتی دِینه دَعوت اَیلاگچ فِرعَونِنگ آرتِب شِرکتی
…………………………………………….

نجات موسی (ع) در کودکی از غرق شدن در آب

وَأَوۡحَيۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِيهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَيۡهِ فَأَلۡقِيهِ فِي ٱلۡيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحۡزَنِيٓۖ إِنَّا رَآدُّوهُ إِلَيۡكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ ٱلۡمُرۡسَلِينَ ٧
و به مادر موسی الهام کردیم که : « او را شیر بده و هنگامی‌ که [از آسیب فرعونیان] بر او ترسیدى ، او را [در جعبه‌ای بگذار و] به رود [نیل] بینداز و نترس و اندوهگین نشو [زیرا] قطعاً او را به تو بازمی‌گردانیم و از پیامبران قرار می‌دهیم» . (قصص ، ۵)
ساقلادی موسی کلیمنی بحرنینگ گردابی‌دان
تابوتینی قیلدی دابّه ، فرعون ، هامان ایله‌دی

مادر موسی (علیه‌السّلام) نوزاد خود را در میان آن صندوق نهاد ، صبحگاهان هنگامی که خلوت بود ، کنار رود نیل آمد و آن صندوق را به رود نیل‌ انداخت ، امواج نیل آن صندوق را با خود برد ، این لحظه برای مادر موسی ، لحظه بسیار حسّاس و پرهیجانی بود ، اگر لطف الهی نبود ، مادر فریاد می‌کشید و از فراق نوردیده‌اش ، جیغ می‌زد و در نتیجه جاسوسان متوجّه می‌شدند ، ولی خطاب «وَ لا تَخافِی وَ لا تَحْزَنِی ؛ نترس و محزون نباش ، ما موسی را به تو برمی‌گردانیم»؛
قلب مادر را آرام کرد ، چه بهتر که در اینجا رشته سخن را به پروین اعتصامی بدهیم که می‌گوید:
خـود ز ساحل کـرد بـا حسرت نـگاه ••• گـفت کـای فـرزند خـرد بـی‌گناه گـر فـرامـوشت کـند لـطف خـدای ••• چون رهی زیـن کـشتی بـی‌ناخدای؟ وحی آمد کـاین چه فکر بـاطل است ••• رهـرو مـا‌ ایـنک انـدر مـنزل است مـا گـرفتیـم آنـچـه را انـداختـی ••• دست حـق را دیـدی و نـشنـاختی سطح آب از گاهوارش خوشتر است ••• دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است رودهـا از خـود نـه طغیـان می‌کنند ••• آنـچه مـی‌گـوییم مـا آن مـی‌کـنند بـِه که بـرگردی بـه مـا بسپاریـش ••• کـی تـو از مـا دوست‌تر مـی‌داریـش
………………………………………………….

چای و نان (صبحانه) موسی (ع)

فَلَمَّا جَاوَزَا قَالَ لِفَتَىٰهُ ءَاتِنَا غَدَآءَنَا لَقَدۡ لَقِينَا مِن سَفَرِنَا هَٰذَا نَصَبٗا ٦٢
هنگامی‌ که [به راه افتادند و از آنجا] گذشتند ، [موسی] به [خدمتکار] جوان خود گفت : «غذایمان را بیاور که از این سفر بسیار خسته شده‌ایم».
مخدومقلی:
ـ چای بیله نان اۆستۆنده قایسی پیغامبر دوردی؟
معروفی:
ـ چای بیله نان اۆستۆنده موسی پیغمبر دوردی

مفسر محترم تفسیر عابدی غداء را به : « ارتیرلیک غذا » ترجمه نموده اند . (جلد ۲ ، صفحه۶۵۴)
غَداء به غذایى گفته مى شود که در آغاز روز یا وسط روز مى خورند (صبحانه یا نهار) ولى از تعبیراتى که در کتب لغت آمده است چنین استفاده مى شود که در زمانهاى گذشته غداء را تنها به غذایى مى گفتند که در آغاز روز مى خوردند ( چرا که از غدوه گرفته شده که به معنى آغاز روز است) در حالى که در عربى امروز غداء و تغدى به معنى نهار و نهار خوردن است. (تفسیر نمونه، ج 12، ص: 483)

………………………………….

تورات : کتاب حضرت موسی (ع)

تورات در آیات قرآن کتابی است که پس از حضرت ابراهیم(ع) و حضرت یعقوب(ع) نازل شده است .
با توجه به آیات قرآن حضرت عیسی(ع( نیز این کتاب را تایید نموده است. (۶ صف)
قرآن بر بیان احکام الهی در تورات تاکید می‌کند و به کسانی که از این کتاب تبعیت کرده‌اند وعده بهشت داده شده است. (۱۱۹مائده)
در مقابل نیز کسانی که این کتاب را در دست دارند و به آن عمل نمی‌کنند را مانند چهارپایی بیان نموده که کتاب را حمل می‌کند. (۵ جمعه)
قرآن به وعده بعثت پیامبر امی پس از حضرت موسی(ع)، در کتاب تورات اشاره می‌کند . (۱۵۷ اعراف)

حقدان نزول اولدی موسیٰ‌غا تورات                  داود زبور اوقیپ، قیلدی مناجات
انجیل وصفین عیسی ایله‌دی اثبات                 محمد شانیندا فرقان یاراتدی

 

 

منابع :
۱ـ قرآن مجید
۲ـ قصص الانبیاء ربغوزی
۳ـ نرم‌افزار دیوان مخدومقلی فراغی ، با همکاری استادان عطا گزلی، تاقی ‌زاده ، گری .
۴ـ دیوان کامل مختومقلی فراغی به اهتمام استاد مراد دوردی قاضی .
۵ ـ سایت جامع التفاسیر و الترجمات .
۶ ـ با اختصار از مقالات سایت های مختلف
۷ـ تفسیر عابدی
۸ـ تفسیر نمونه
۹ـ نقش دل ، مجموعه مقالات همایش فراغی
۱۰ـ دیوان پروین اعتصامی
۱۱ـ فرهنگ مبین
۱۲ـ دیوان مخدومقلی فراغی نیک نهاد

برچسب ها : حضرت موسی
اشتراک این مطلب
  • اشتراک گذاری در واتس آپ
  • اشتراک با ایمیل
https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/05/IMG09042811.jpg 404 606 edmin https://www.cfctc.ir/wp-content/uploads/2021/04/logo3-300x103.png edmin2021-06-07 11:40:552021-06-07 11:41:49حضرت موسی (علیه‌ السلام) در اشعار فراغی
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در سایت

اهداف بنیاد فرهنگی نظریه همگرایی تمدن ها

1- ایجاد انقلاب علمی در جهان اسلام با بینش منظم عقلانیت ریاضی
2- نهادینه کردن تئوری توسعه علمی در فرهنگ علمی کشورهای اسلامی (سوال، فرضیه، نظریه، تئوری،اصل و قانون)
3- پایین آوردن سن دانشمندان کشورهای اسلامی به 25 الی 30 سال
4- ایجاد تفاهم و دوستی در جهان بین الملل از راه علم

منشور بنیاد همگرایی تمدنها
مولف: صمد بدراق نژاد

تماس با ما:

آدرس: ایران ، استان گلستان ، شهرستان علی آباد کتول؛ خیابان بی بی شیروان؛ ترکمن صحرا؛ روستای بدراق نوری خان؛ خیابان جلال الدین محمد بلخی(مولوی)؛ خیابان عرفان ، عرفان اول؛ کدپستی ۴۹۴۸۱-۱۷۳۳۳

شماره تماس:   ۰۹۹۰۶۵۲۵۰۴۵  –  09119477464

تضمین روزی از سوی خدانظریه تکامل درباره نظریه های علم اقتصاد
رفتن به بالا